بررسی رقص و موسقی کوردی
ئاماد ه کردنی ئاسو کرماشانی
تاریخ نویسان و موسیقی دانان معروف جهان معتقدند که کردستان مهد تمدن موسیقی جهان به حساب میآید .
”گزنفون ” تاریخ نویس یونانی در این باره نوشته است :در سال 401 قبل از میلاد، بعد از حمله یونان به ایران و شکست کوروش هخامنشی از یونانیها، هنگامی که لشگر یونان قصد بازگشت از کردستان را داشت، کردها با خواندن نغمه ها و سرودهاي دسته جمعی یونانیها را مورد حمله قرار دادند .
گزنفون افزوده است، که چگونه کردها در آن زمان با هنر موسیقی آشنایی داشتند و حتی از آن در جنگها هم استفاده میکردند .
در ویژهنامه موسیقیایی ” فاسکه که ” که در فرانسه منتشر میشود، آمده است که ایران قدیم و سرزمین “میسوپوتامیا” یعنی جایگاهی که کردها اکنون در آن سکونتدارند، قدیمی ترین مهد موسیقی جهان بوده است .
به نوشته این نشریه، تمام ملودیهاي ایرانی در اینجا منظور ایرانی بودن ملودیها است، یعنی جایی که فرهنگآریایی در آنجا حضور داشته است- نه مرز جعرافیایی و سیاسی ایران کنونی در جهان بی همتا و بی نظیر است .
قوم کرد به عنوان یکی از قدیمیترین اقوام آریایی به علت بهره بردن از فرهنگ غنی ایرانی داراي اصیل ترین موسیقی و ملودیهاي جاودان و بزرگاست .
براي دستیابی به غناي موسیقی کردي باید از زرتشت و فرقه اهل حق شروع کرد، زیرا اگر کرد خود را وارث تمدن ماد می داند، زرتشت نوه به حق مادهاست و پیروان اهل حق نیز، به حق کرد هستند و در کردستان زندگی میکنند و به زبان کردي گورانی سخن میگویند .
بر اساس کتابهاي قدیمی اهل حق، هنر موسیقی از زمانهاي قدیم مورد توجه مردم این آیین بوده است .در نامه سرانجام (سرود یارسان) یکی از قدیمی ترین کتابهاي اهل حق آمده است:”زمانی که خداوند قصد داشت روح را در کالبد آدم بدماند، روح در کالبد آدم قرار نگرفت تا اینکه بعد از 40 روز خداوند به بنیامین، دستور داد که روح را در کالبد آدم بدماند و بنیامین آوازي براي روح خواند و روح در کالبد آدم جاي گرفت .”
موسیقی کردي در میان مردم کردستان داراي یک پیوند ناگسستنی با زندگی روزمره مردم است، بسیاري از صاحب نظران کرد معتقدند :موسیقی کردي یکی از اصیل ترین موسیقی هاي ایرانی است که با گذشت قرنها ویژگیهاي خود را در فولکلور عامه کرد زبانهاي ایرانی حفظ کرده است .سازهاي رایج در موسیقی کردي نی، سورنا، نایه، دهل، تنبک، تنبور و کمانچه است .به طور کلی در موسیقی ایرانی ملودیهایی در قالب هفت دستگاه ماهور، شور، نوا، همایون، سهگاه، چهارگاه و پنج گاه جاي میگیرند .
اما غیر از هفت دستگاه معروف فوق یکدستگاه مشهور دیگر وجود دارد و آن دستگاه ” اصفهان ” میباشد .بسیاري از موسیقیدانان معتقدند این دستگاه بخشی از دستگاه شور است و بسیاري دیگر بر این باورند که شاخهاي از همایون است .آوازهاي ” قهتاري ” کردي در همین دستگاه جاي میگیرند .
در میان هفت دستگاه فوق، دستگاه شور از سایر دستگاهها وسیع تر و بزرگتر است زیرا اگر چه در سایر دستگاهها،چندین آواز دیگر جاي میگیرد، اما دستگاه شور علاوه بر این خود داراي چندین ” گوشه ” دیگر میباشد .این گوشه ها شامل ابوعطا، بیات ترك یا بیات زند، افشاري یاهه وشار، دهشتی و بیات کرد میباشد .
بسیاري از آوازهاي کردي مانند کابوکی، شاییک ده گري، گول نیشان گول نیشان و اکثر آوازهاي حیران در دستگاه شور جاي دارند .
هنر موسیقی هر ملتی وقتی پیشرفت میکند که فرهنگ ملی آن دیار، مورد توجه باشد و شرط پیشرفت، توسعه و احیاء آن در فرهنگ مردم نهفته است .
کردها به فرهنگ، زبان، ادبیات، سنت و موسیقی خود بسیار علاقه مند هستند و به همین دلیل در این مورد پیشرفت کرده اند .
کردستان با دیرینه حماسی و عرفانیش، با صفا و سادگی عاطفی ساکنانش و با طبیعت بکر و دست نخورده اش از روزگاران کهن تا به امروز همواره پرورنده موسیق دانان بزرگی در آغوش خود بوده است .موسیقی کردي داراي شیوه ها و آوازهاي مختلف است که در زیر به آنها اشاره میکنیم .
“بیت” یکی از مهمترین مقامهاي کلاسیک کردي است که در جنگها، جوانمردیها و حماسه ها به کار برده میشود میگویند، نام دیگر آن در(prose poem )و در ستایش خالق یکتا و پیامبر گفته شده و در موسیقی غربی به آ ن موسیقی کردي ” بالوره ” میباشد . بالوره گویان، بی پرده و بی واهمه آوازشان را از هر قسم که باشد سر میدهند زیرا میدانند که کسی از آنان دلتنگ نمیشود .
بیتخوانی مبتنی بر نغمه هاي کاملا ساده و بدون رعایت وزن و قافیه است .این آواز کردي بیشتر در مناطق مهاباد، مکریان و بوکان نواخته میشود .
“سوز و مقام “ یکی دیگر از انواع شیوههاي موسیقی کردي میباشد، مهمترین ویژگی این آواز کردي توجه به سوز درون، شکایت و زاري میباشد و چون با قدرت تمام صورت میگیرد به آن سوز و مقام میگویند . این آواز در اکثر مناطق کردستان وجود دارد .
سیاه چمانه “ یکی دیگر از مهمترین آوازهاي کردي میباشد، این آواز به شکل هجایی و در قالب 10 هجایی و دو مصراعی به سبک و سیاق ایرانیان کهن سروده میشود و به علت همزیستی با مسایل عرفانی رنگو بوي جدیدي هم به خود گرفته است و در پارهاي مواقع به مقام شیخانه یا صوفیانه هم میگویند .
“شمس قیس رازي ” در کتاب “المعجم فی معاییر اشعار عجم” به سیاه چمانه اشاره میکند و میگوید که این آواز مختص منطقه هورامان کردستان میباشد که داراي 15 مقام نغمگی میباشد .در مورد وجه تسمیه سیاه چمانه نظرهاي گوناگونی وجود دارد اما براساس یک نظریه معروف واژه سیاه به معناي رنگ سیاه و چمان که همان جمان بوده از کلمه کردي جامه گرفته شده است و به نام جامه سیاه در آمده است و منظور کسی بوده که در موقع خواندن این آواز جامه مشکی می پوشیده است .
این موسیقی بیشتر در مناطق اورامان، پاوه، نودشه، نوسود، مریوان و غرب سنندج نواخته میشود .
“هوره “ از دیگر شیوه هاي موسیقی کردي میباشد، این آواز یک مقام بسیار زیباست که سوگ، ماتم، غریبی و عزاداري را به شیوه هاي ملیح و متین به گوش شنونده میرساند اعتقاد موسیقی دانان این است که هوره همان ستایش اهورامزدا بوده است و کردها که پیروان آیین زرتشت بوده اند، با اهورا مزدا شروع به خواندن میکنند .
این آواز در کرمانشاه، ایلام، لرستان، سرپل زهاب، اسلامآباد، کرند غرب، گیلان غرب، هرسین، ماهی دشت و سنقروکلیایی نواخته میشود .
یکی دیگر از آوازهاي کردي ” حیران “ میباشد که از دل بیت سر در آورده و اغلب از متنی عاشقانه و پرسوز و گداز با توسل جستن به خالق یکتا، ائمه و پیامبران برخوردار است .این آواز بیشتر در مناطق مکریان و مهاباد وجود دارد .
“لاووك” یا لاوژه از دیگر آوازهاي کردي میباشد که از ترانه هاي کلاسیک کردي سرچشمه گرفته است و در میان کردهاي خراسان به مقامهاي ( لو و هی له لو شوان) خوانده میشود .این مقام مخصوص زنان است و وجه تمایز” لاووك” با “حیران” در نوع زبان شعري به کار رفته در آن میباشد .لاووك به طور کلی به گویش زبان کردي سورانی اجرا میشود .این آواز در تمام مناطقی که به زبان کردي کرمانجی صحبت میکنند وجود دارد .
“گورانی” باشکوهترین و بزرگترین شیوه موسیقی کردي میباشد، این آواز عظیم ترین دسته نغمات در موسیقی کردي را دارد و کهن ترین بخش ادبیات موسیقی کردي را شامل میشود .اشعار گورانی 10 هجایی میباشد و در تمام مناطق کردستان این آواز به اجرا در میآید .در زبان عامه به تمام شیوه ها و آوازهاي موسیقی کردي گورانی نیز گفته میشود .
“چمري “ نیز از آوازهاي موسیقی کردي است که به پاس تجلیل از وجود با ارزش از دست رفته اي اجرا میشود .این آواز به معناي شیون، عزا و نهال قامت خم شده است، چمري همانند نوحه خوانی در فارسی است و در مناطق مختلف ایلام، لرستان و کرمانشاه طرفداران زیادي دارد .
اما موسیقی کردي وسیعتر از این است که بتوان آن را در قالب آوازها یا شیوه هاي محدود و مشخصی گنجاند .موسیقی کردي بازتاب غناي روحی و معنوي مردم است و در عین حال تریبونی براي تفسیر مسایل عمیق جامعه میباشد .نغماتی از قبیل مقامهاي الله ویسی، کوچه باغی، صمد عسکري و ترانه هاي ملودیکی نیز در موسیقی کردي وجود دارند که بر اشعار هجایی و گاه عروضی استوارند .اگر چه گفته شد که مقامها و آوازهاي کردي، جزیی از موسیقی قدیمی ایران است ولی منظور این نیست که تمام مقامها و آوازهاي کردي، بدون کم و کاست، در چارچوب دستگاههاي سنتی ایران قرار میگیرند .بعضی از آوازها و مقامهاي کردي مانند سیاه چمانه و هوره در موسیقی کردي وجود دارند که در داخل دستگاههاي موسیقی ایرانی جاي نمیگیرند و یکدستگاه خاص را میطلبند.
علت مصونیت این آوازها از موسیقی ایرانی این است که این مقامها و آوازها بازمانده موسیقی غنی گاتاي آیین زرتشت است و هجاي این شعر نیز در ردیفهاي عروضی جاي نمیگیرد و جغرافیاي سخت و آغوش گرم هورامان مانند سپري از این آوازها دفاع کرده است .
موسیقی کردي از دیرباز داراي ویژگی، غنا، ریشه و اصالت بوده است و به صورت سینه به سینه نقل شده است.
علاوه بر شناخت انواع ریتمهاي موسیقی و ملودیهاي کردي شناخت انواع رقص هاي کردي که با موسیقی کردي همگام هستند به دور از لطف نیست .
رقص هاي محلی کردي را به دو دسته رقص هاي مذهبی و رقص هاي محلی کردي می توان تقسیم کرد .
منظور از رقصهاي مذهبی، حرکات پر شور دراوایش میباشد که به سماع معروف بوده و در تکایا اجرا میشود در این نوع رقص دراویش در عالم بیخودي حرکات سر و گردن خود را موسیقی ریتم یک هماهنگ کرده اصطلاحا در وجد به سماع میپردازند .
رقصهاي محلی کردي عشیره اي ، میتوان از ریشه دارترین و کهن ترین رقصها دانست، “هل پرین” یا رقص کردي در گذشته تنها با هدف آماده سازي و تقویت نیروي جسمانی و روحی مردم مناطق کردنشین انجام میشد . مردمان این مناطق در گذشته هاي نه چندان دور همواره شاهد جنگهاي قبیله اي بودند و همین امر حفظ و آمادگی همیشگی را طلب میکرد لذا مردمان این مناطق در وقفه هاي بین جنگها و به مناسبت هاي مختلف دست در دست یکدیگر آمادگی رزمی و شور و همبستگی پولادین خویش را به رخ دشمنان میکشیدند . رقص کردي را یک رقص رزمی میدانند که داراي صلابت و متانتی خاص بوده و یادآور یکپارچگی این مردمان غیور در تمامی ادوار میباشد . امروزه مجموع این رقصها را “چوپی” میگویند که معمولا به صورت دسته جمعی اجرا میشوند .
رقص هاي محلی با موسیقی کردي پیوندي ابدي داشته و معمولا زنان و مردان عشایر در مراسم شادي به دور از ابتذال دایره وار دست یکدیگر را گرفته به پایکوبی میپردازند، در اصطلاح محلی این حالت را گنم و جو(یعنی گندم وجو) می نامند(در منطقه مهاباد به آن رشبلک) میگویند .
در این رقص ها معمولا یکنفر که حرکات رقص را بهتر از دیگران میشناسد نقش رهبري گروه رقصندگان را به عهده گرفته و در ابتداي صف رقص ندگان می ایستد و با تکان دادن دستمالی که در دست راست دارد ریتمها را به گروه منتقل کرده و در ایجاد هماهنگی لازم آنان را یاري میدهد .
این فرد که سر چوپی کش نامیده میشود با تکان دادن ماهرانه دستمال و ایجاد صدا بر هیجان رقص ندگان می افزاید .
در این هنگام دیگر افراد بدون دستمال به ردیف در کنار سر چوپی کش به گونهاي قرار میگیرند که هر یکی با دست چپ، دست راست نفر بعد را میگیرد اصطلاحا این حالت را ” گاوانی “ نامیده میشود .
در رقصهاي کردي تمامی رقصندگان به سر گروه چشم دوخته و با ایجاد هماهنگی خاصی وحدت و یکپارچگی یک قوم ریشه دار را به تصویر میکشند برخی رقصهاي کردي داراي ملودیهاي خاصی بوده و توسط گروهی از زنان ومردان اجرا میشوند و در برخی از رقصها یکی از رقصندگان از دیگران جدا شده و در وسط جمع به تنهایی به هنرنمایی میپردازند و در این حالت معمولا رقصنده دو دستمال رنگی در دستها نگه داشته و با آنها بازي میکند که اصطلاحا به این نوع رقص دو دستماله میگویند و بیشتر در کرمانشاه مرسوم است .
نمایشها و رقصهاي کردي را میتوان به چند قسمت اصلی ذیل تقسیم کرد :
1-گه ریان 2- پشت پا 3- هه لگرتن 4- فه تاح پاشا5 – لبلان 6 – چه پی 7 – زه زنگی 8 – شه لایی 9 – سی جار و 10- خان امیري .
گه ریان :
گه ریان در زبان کردي به معنی گشت و گذار و راه رفتن بوده و حرکات مختص این رقص نیز معناي گشت و گذار در ذهن تداعی میکنند . گه ریان داراي دو مقام بوده که یکی متعلق به مناطق روستایی و دیگري مناطق شهري میباشد این رقص نرم و آهسته و با لطافتی خاص شروع شده و به تدریج تندتر
میشود .
ملودي مربوط به این رقص با تنوع در ریتم و نوساناتی در اجرا تا پایان ادامه مییابد . در این رقصدر واقع تاثیر گشت و گذار در زندگی کردها به نمایش گذاشته میشود و تنوع ریتم در این رقص گویاي تجربیاتی است که در گشت و گذار به دست می آیند و میتوان گفت این رقص زیبا تبلیغی است براي خوب نگریستن در اشیاو طبیعت . این رقص زندگی با فراز و نشیب و زیر و بم هایش به تصویر کشیده شده و بر ضرورت بینایی و کسب تجربه براي رویارویی با رودخانه پر تلاطم زندگی تاکید میشود . این رقص، رقص ندگان را براي رقصهاي پر تحرك تر بعدي آماده میکند، تقریبا در کل مناطق کردنشین ملودي این رقص به شکلی یکسان نواخته میشود و در این رقص نخستین حرکت با پاي چپ آغاز شد و حرکت پاي دیگر همواره با سر ضربهاي دهل که معمولا با ریتم دو تایی اجرا میشوند عوض میشود .
پشت پا :
پشت پا رقصی است که کمی تندتر از گه ریان اجرا شده و در بیشتر مناطق کردنشین مخصوص مردها میباشد رقص پشت پا همانطور که از نامش پیداست انسان را به هوشیاري و به کارگیري تجارب میخواند تا مبادا شخص در زندگی از کسی پشت پا بخورد .
هه لگرتن :
هه لگرتن در لغت به معناي بلند کردن چیزي میباشد، این رقص بسیار پر جنب و جوش و شاد اجرا میشود که با شور و جنب و جوش بسیار به سوي هدف روانه است . ریتم تند ملودي مخصوص این رقص هر گونه کسالت و خمودي را نفی کرده و بر اهمیت نشاط و هدفمندي در زندگی تاکید دارد .
فتاح پاشایی :
فتاح از نظر لغوي به معنی جنبش و پایکوبی است، ملودي این رقصدر سر تا سر کردستان به شکلی یکنواختو با ریتمی تند اجرا میشود و لذا این رقص بسیار پر جنب و جوش میباشد بیشتر مردم کردستان از این رقص استقبال میکنند . این رقص نشانگر انسانی است که به شکرانه کسب موفقیتها و استفاده از نعمتهاي خداوندي خوشحالی خود را به نمایشگذاشته است .
لبلان :
این رقص با ریتمی نرم و آهسته پس از فتاح پاشا اجرا میشود و میتوان در آن لزوم تنوع در زندگی را مشاهده کرد، پس از اجراي پر جنب و جوش رقصها گه ریان، پشتپا، هه لگرتن و فتاح پاشا به ضرورت، رقص ندگان لب لان می رقصند تا کمی استراحت کرده و تجدید قوا کنند رقص لبلان در واقع انسان را از غلبه احساسات زودگذر نهی کرده، وي را پس از طی مرحله ضروري شور و مستی به قلمرو تفکر دور اندیشی و باز نگري رهنمون میسازد در این رقص، شرکت کنندگان آرامشخاصی را احساس میکنند .
چه پی :
چه پی همانطور که اسمش پیداست به معناي چپ میباشد ملودي این آهنگ با وزن دو تایی اجرا شده و در بیشتر مناطق کردنشین از جمله کرمانشاه، کردستان، سنجابی، بسیار از آن استقبال میشود . فلسفه این رقص قوت بخشیدن به قسمت چپ بدن میباشد چرا که معمولا قسمت چپ بدن در انجام امور روزمره نقش کمتري داشته و به مرور زمان تنبل میشود و براي استفاده متعادل از تمامیت جسمانی همواره باید بکارگیري اعضاء سمت چپ بدن آنها را تقویت کرد .به همین منظور در رقص چه پی قسمت چپ بدن تحرك بیشتري یافته و از خمودگی خارج میگردد، در منطقه کرمانشاه بیشتر زنها از این رقص استقبال میکنند
زه نگی یا زندي :
در این رقص رقص ندگان یکقدم به جلو گذاشته و سپس یک قدم به عقب میروند و این حالت تا پایان ادامه مییابد در این رقص ضرورت احتیاط، دوراندیشی و تجزیه و تحلیل عملکرد از جانب انسان به تصویر کشیده میشود، در واقع در این رقص سنجیده گام برداشتن تبلیغ میگردد .
شه لایی :
این رقص را که با ریتم لنگ اجرا میشود میتوان یک تراژدي شکست دانست در این رقص قدمها لنگان لنگان برداشته میشوند تا شکست در برابر چشمان حضار ترسیم گردد و در ترسیم این مصیبت کسی زبان به سخن نگشاید .
سه جار :
این نوع رقص با ریتم آرام و گاها تند است که همان طور که از اسمش بر میآید به معنی سه بار (سی در رسم الخط کردي ) است که در آن سه حرکت پا و سه حرکت به جلو وجود دارد و به گونهاي یادآور عدد مقدس سه در فرهنگ فلکلوریک کردهاست .
خان امیري :
این رقص نیز با ریتمی تند همراه است و در آن دستی از هم باز و در بالا قرار میگیرد و حلقهاي بازتر و فراختر میسازد و بیشتر تناسبی است بین حرکت دستها و پاها این رقصکه در آن گونه اي خودنمایی و غرور خانی نیز دیده میشود تداعی کننده پیروزي و پرواز پرندگان را در خاطر میآورد .
ئاماد ه کردنی ئاسو کرماشانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر