Ads 468x60px

سازمان شورای اتحاد ملی کرمانشاه ایلام و لرستان

۱۳۹۰ اسفند ۱, دوشنبه

موضوع مقاله کوتاه امروزاگر سران خشونت پیشه رژیم کنونی ایران به سلاح اتمی دست یابند میتوانند تهدیدی جدی برای کل جهان و به


موضوع مقاله کوتاه امروزاگر سران خشونت پیشه رژیم کنونی ایران به سلاح اتمی دست یابند میتوانند تهدیدی جدی برای کل جهان و به اضافه احتمال  به کار بردن این سلاح علیه هموطنان خویش اکر زیر فشار اعتراضات مردمی قرار بگیرند دست به هر کاری میزنند سران بیمار استبداد مذهبی ایران  رژیم  و سران این نظام خرافاتی  بارها کشور اسرائیل نیز تهدید نموده اند که باید از نقش جهان محو بشود خوب وقتیکه نظامی با چنین شعارهای و در عین حال اعدامهای خیابانی  خشونت بار در ملا عام خودش نوعی خشونت دولتی میباشد جامعه جهانی را مصمم 

میکند که جلو اتمی شدن چنین رژیمی که توام با خشونت میباشد بگیرند.


 در باره این سئوال وجود دارد چرا جامعه جهانی از یک ایران اتمی ترس دارند و حاضر نیستند به پذیرند که رژیمی خشونت پیشه مثل رژیم ایران که به هموطنانش رحم نمیکند و هر کسی  گفت آزادی بنام محاربه با خدا و مسفد فی الارض دارش میزنند دارای سلاح اتمی باشد؟
پاسخ به این سئوال خیلی ساده و واضح است جامعه جهانی ویدئوها و تناب دار ملاها را چه از راه اینترنت و چه از راه تلویزیونها مشاهده میکنند وقتیکه میبنند که این رژیم با شقاوت و با خشونت با هموطنانش با دگر اندیشان با فعالین سیاسی و مدنی چنین برخوردی میکنند و آنها را مورد شکنجه های غیر انسانی و ضد بشری قرار میدهند بنابر این جامعه جهانی نمیتواند به پذیرد که رژیم خشونت پیشه ی مثل رژیم ایران که به بی رحمترین و خشونتبار ترین رژیمهای جهان تبدیل شده است به سلاح اتمی دست یابد فردا جهان را تهدید بکند و یا بخواهند کشوری را نابود کنند که همیشه سران نظام استبداد مذهبی ایران این شعارها را سرداده اند که باید اسرائیل از نقشه جهان محو کرد.
رژیم خشونت پیشه ی ایران حاضر نیست صدای دگر اندیشان داخل کشور و هموطنان خود را تحمل کند چطور میتواند این را تضمین کند که فردا با بمب اتمی به کشورهای جهان حمله نکنند و دست به کارهای تخریبی و تروریستی بیولوژیکی نزنند مگر این شعار خمینی نبوده که جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان ؟
رفع فتنه از جهان یعنی نابودی مسیحیها یهودیها و مذهاب دیگر که میخواست رساله محمد را به اجرا در بیاورد و جهان را یکدست کند که همه باید مسلمان بشوند و گر نه نابود میشوند این شعار خمینی بوده و شعار سران کنونی رژیم خشونت پیشه ی ایران نیز هست بنابر این اگر به سلاح اتمی دست یابد این رساله را دنبال خواهند کرد و آنگاه جهان با تهدید و قتلعام روبرو خواهند شدو هیچ عقل منطقی چنین تفکری و چنین رفتاری را نمیپذیرد و جامعه جهانی هم این   قضیه را در نظر دارند که چنین رژیمی توام با خشونت اگر به سلاح اتمی دست یابد جهان را به خطر می آندازد و تهدیدی جدیست برای برهم زدن دموکراسی  در جهان.
اگر کمی واقعبینانه تر به اندیشیم مشتی غیر منتخب زورگو تمامیتخواه خودپسند بیمار در ایران حاکم هستند که چون بیمار هستند چون در خرافات غرق شده اند دین را وسیله ای برای گریز از قوانین بین المللی دست آویز خویش قرار داده اند که من بعنوان جنون اسلامی ازش نام میبرم دوستان مسلمان از این کلمه ناراحت نشوند که بنده  کلماتی جنون اسلامی بکار میبرم منظور بنده از  جنون اسلامی این است که اسلام سیاسی در اصل باید گفت جنون اسلامی و از تجاوز به حریم خصوصی مردم بنابر قانون شریعت و دخالت در زندگی ملت بر اساس قوانین شریعت واین تجاوزات از حد خود عبور نموده  و دخالت در امور خصوصی شخصی انسانها میباشد که به وسیله ی این دین بکار رفته است در ایران.
اگر به داخل اینترنت برویم و دست گشتی بزنیم و درباره اسلام دست به جستجو بزنیم درمیابیم که اهانتهای که به اسلام شده است از تعریفها و تمجیدها بیشتر است سبب این اهانتها چیست و مسئول درست کردن این فضا کیست؟
جواب این سئوال خیلی ساده است میتوان در یک گشت اینترنتی درباره جنایتهای که با نام الله اکبر انجام گرفته است سربریدن انسانها قطع کردن اعضای بدن انسانها اعدامهای خیابانی در ایران و کشورهای اسلامزده که با این رفتار احمقانه خود چنین فضای را درست کرده اند.
با سئوال بالا موافق نیستید چند دقیقه به خود وقت بدهید و در اینترنت این واژه را وارد کنید به هر زبانی که شما بر آن مسلط هستید بنویس جنایتهای اسلامگرایان به بین چه چیزهای خواهید دید یا بنویس جنایتهای رژیم ایران و رژیمهای اسلامزده خاورمیانه در حق به انسانها گردن زدن در سعودیه تنابدار در ایران در آوردن چشم از حدقه همه اینها جنایتهای هستند با اسم اسلام انجام گرفته است.
خود رژیم ایران با الله اکبر مخالفینش را دار میزند و به زنان و دختران معترض تجاوز به عنف میکند و باعث نابسامی و بی ثباتی در جامعه ایران شده اند این سران بیمار و مبتلا به جنون حاد مذهبی که نوعی بیماریست که به عمق اعصاب بروز میکند و تحمل و پذیرش تفکر دیگر را از انسان سلب میکند این نوع بیماری از مذهب سرچشمه میگیرد و البته این یک مقوله روانشنانسی میباشد و در آینده درباره اش خواهم نوشت.
کمی در باره تعصب.
رژیم متعصب ایران و سران بیمار آن.
تعصب چیست ؟
تعصب یکی از خطرناکترین نوعیست که میتواند به خشونت به انجامد.
تعصب واژه ایست که از عصبیت سر چشمه میگیرد و به الگویی از رفتار اطلاق میگردد که نه از روی اگاهی و عقل که از سر خودخواهی؛ سرخوردگی؛انتقامجویی و توهم انسانها بدان دچارمیگردند
از این رو تعصب را میبایست یک بیماری روحی روانی قلمداد کرد زیرا فرد ی که دچار تعصب میباشد قادر به تفکر نبوده و ذهنش مدام درگیر توهماتیست که هیچ گونه منطقی در ان به کار گرفته نشده است.
تعصب را نمیتوان تنها از یک زاویه نگریست زیرا تعصب دارای گونه های متفاوتی میباشد مانند تعصب در نژاد پرستی و میهن پرستی ؛ گرایشات دینی و مذهبی ؛ نعصبهای خانوادگی و قومی قبیله ای وووو غیره تعصبات غیر مذهبی مثل کمونیستی سوسیالیستی و انواع تعصبهای گوناگون وجود دارند.
تعصب ممکن است در انتخاب یک تیم ورزشی و یا جشنهای سالینه و عزاداریها و یا انتخاب یک نظام فکری و یا حکومتی و حتی انتخاب در بهتر و بدتر بودن فرد مورد علاقه و خوب یا بد بودن چیزی جلوه گر شود . از این رو میتوان تعصب را نوعی بیماری در انتخاب افراد و اشیاء و علایق شخصی نیز تلقی کرد بیماریی که به فرد اجازه انتخاب درست را نمیدهد .
در یک رفتار تعصبی فرد به هیچ یک از ارزشهای انسانی احترام نگذاشته و تنها خواستار تحمیل افکار خود بر دیگران است حال اگر این رفتار به ضرر خود فرد هم باشد مهم نیست زیرا فردی که دچار بیماری تعصب گشته تنها به ارضاع لحظه ای خود فکر میکند مانند کسی که میخواهد از همه چیز وهمه کس انتقام بگیرد تا ارامش از دست رفته اش را باز یابد یک چنین فردی قادر به تفکر صحیح نبوده و تنها میخواهد به انتقام فکر کند رژیم کنونی ایران در این چهارچوب قرار دارد. .
گاهی افراد برای اینکه دیگران وی را متعصب قلمداد نکنند از الفاظی همچون دوست داشتن و عشق ورزیدن استفاده میکنند و میپندارند این واژگان وی را از متعصب جلوه گر شدن در امان میدارد در حالیکه اینگونه نیست زیرا تعصب در بطن خود یکجانبه گرایی ؛ بیمنطق شدن و خشونت را به همراه دارد.
پس اگر دوست داشتن و عشق ورزیدن بخواهد بدون پایه و اساس عقلانی شکل گیرد باز هم تعصب تلقی میگردد.
ولی گاهی هم خشونت را به خطا تعصب تلقی میکنند در حالیکه همانگونه که دوست داشتن به صورت عقلانیش تعصب نمیباشد.
خشونت نیز اگر توأماً با عقلانیت باشد تعصب به حساب نمیاید زیرا همانگونه که گفتیم تعصب فاقد چهارچوب عقلی بوده و خشونت ناشی از ان نیز در عقلانی نبودن ان است .

اما ممکن است بپرسید چگونه میشود خشونت جلوهای عقلانی به خود بگیرد ؟

در پاسخ باید گفت بعضی شرایط موجب میگردد که انسان نه تنها باید خشونت بورزد بلکه خشونت نورزیدن در چنین شرایطی مبین بی عقلی فرد است
با سپاس فراوان ساموئیل کرماشانی 20/2/2012
--------------------------------

ئەمڕۆ ساڵرۆژی لە دایک بونی دڵدار شاعیرە گەورەی گەلەکەمان و داهێنەری سرودی نەتەوەیی ئەیڕەقیبە 
دڵدار، ناوى "یونس" کوڕى مه‌لا ڕه‌ئوفى کوڕى مه‌حمودى کوڕى مه‌لا سه‌عدى خادم ئه‌لسجاده‌یه‌. له‌ ڕۆژى ٢٠ى شوباتى ساڵى ١٩١٨دا له‌ شارى "کۆیه‌" له ‌دایک بووه‌.باوکى فه‌رمانبه‌رى سه‌رژمێرى بووه‌ له‌ ڕانیه‌ له‌ ته‌مه‌نى 10 ساڵی دا "دڵدار" ده‌خرێته‌ قوتابخانه‌وه‌ و پۆلى یه‌ک و دووى سه‌ره‌تایى له‌ ڕانیه‌ ته‌واو کردووه‌. دواى ماوه‌یه‌کى که‌م باوکى له‌سه‌ر فه‌رمانه‌که‌ى لاده‌به‌ن و ناچار به‌ ماڵه‌وه‌ ده‌گه‌ڕێنه‌وه‌ بۆ کۆیه‌ و خوێندنی سه‌ره‌تایی له‌ کۆیه‌ ته‌واو ده‌کات. دڵدار ده‌ڵێت:"له‌ 1935دا له‌ پۆلى یه‌کى ناوه‌‌ندی دا بووم، که‌ دیوانى 'نالی'م زۆر به‌وردى خوێنده‌وه‌، هه‌ڵبه‌سته‌ جوانه‌کانى 'نالی' له‌گه‌ڵ هه‌ڵبه‌سته‌ ئاگرینه‌کانى حاجى قادرى له‌سه‌ر پێشه‌وایه‌تى وێژه‌ى له‌ مێشکم دا شه‌ڕیان بوو. ئه‌و کێشه‌کێشه‌ ده‌رگاى هونه‌رى شاعیرى لێکردمه‌وه‌، زۆر که‌ڵکه‌ڵه‌ى وام له‌ که‌له‌دا بوو حه‌زم ده‌کرد له‌ بۆته‌ى هه‌ڵبه‌سته‌دا دایڕیژم. ئه‌وجا به‌ناو خه‌ڵکیان دا بڵاو بکه‌مه‌وه‌ و ئیتر هه‌ر خۆم تاقیکرده‌وه‌."دڵدار، یه‌که‌مین هۆنراوه‌ى له‌ ساڵى ١٩٣٥دا داناوه‌ و له‌ ژماره‌ى ٢ى ساڵى ١٩٣٥دا له‌ گۆڤارى "ڕووناکی"دا بڵاوکردۆته‌وه‌. له‌ ساڵى ١٩٤٠دا له‌ شارى که‌رکوک قۆناغى دواناوه‌ندى ته‌واو ده‌کات و ئینجا ڕوو ده‌کات به‌غدا و چۆته‌ کۆلێژى یاسا و ساڵى ١٩٤٥ بڕوانامه‌ى کۆلیژى یاسایى وه‌رده‌گرێت و ده‌بێته‌ پارێزه‌ر. له‌ ته‌مه‌نى سى ساڵیدا ده‌گوترێت به‌ "ژه‌هراوی"بوون له‌ 12-11-1948 دا له‌ شارى هه‌ولێر کۆچى دواییکرد.دڵدار له‌ درێژایی 30 ساڵی ته‌مه‌نیدا جه‌نگێکی جیهانی و ده‌مه‌زرانی کۆماری مهاباتی بینی، دڵدار که‌سایه‌تییه‌کی شاعیر و پارێزوانێکی مه‌فه‌کانی مرۆڤ بوو، ده‌یان هه‌ڵبه‌ست، چیرۆک و گه‌وره‌ترین سروودی مێژووی بۆ کورد جێهێشت. که‌ ئه‌ویش سرودی (ئه‌ی ره‌قیب)ه‌. دڵداری شاعیر له‌ ته‌مه‌نی 40 ساڵیدا تووشی نه‌خۆشییه‌کی قورس ده‌بێت و به‌م هۆیه‌وه‌ تاماوه‌یه‌کیش هه‌ر به‌ لاڵی ده‌مێنێته‌وه‌، ماوه‌یه‌ک ده‌برێته‌ قه‌ڵای هه‌ولێر به‌ مه‌به‌ستی چاره‌سه‌رکردن قۆناخی دواتریش تا به‌ کۆچی دوایی نه‌یتوانیوه‌ له‌کاریگه‌رییه‌کانی رزگاری ببێت و به‌ده‌ست زمانخاوییه‌وه‌ ناڵاندوێتی.دڵدار له‌سه‌رتای پارێزه‌رێتیدا زیاتر خۆی له‌به‌رامبه‌ر به‌ بێ که‌سان و بێ نه‌وایاندا خۆی به‌رپرسیار ده‌بینێ، به‌ هه‌موو شێوه‌یه‌ک له ‌دژی ناحه‌قی بووه‌. له‌لایه‌کی تریشه‌وه‌ گرنگییه‌کی زۆری به‌ لێکۆڵینه‌وه‌ی وێژه‌یی جیهانی و به‌تایبه‌ت رۆژهه‌ڵاتی داوه‌. مێژووی یۆنان، فه‌ره‌نسا و تورکیا و وێژه‌ی ئه‌و وڵاتانه‌ سه‌رنجی راکێشاوه‌. له‌گه‌ڵ ئه‌مه‌شدا هه‌ڵبه‌سته‌کانی لافۆنتاین و لامۆرتاینی فه‌ره‌نسی بۆ کوردی وه‌رگێڕاوه‌.چه‌ند کورته‌ چیرۆکێکیشی نوسیون که‌ له‌ گۆڤاری گه‌لاوێژ دا بڵاو کراونه‌ته‌وه‌ و چه‌ند ده‌ستنوسێک له‌وانه‌ش تا ئێستا ماونه‌ته‌وه‌ که‌ ده‌گوترێ تا ئێستاش له‌لایه‌ن که‌سوکاره‌که‌یه‌وه‌ ده‌پارێزرێت. له‌ ساڵی 1961 و 1971 له‌ چاپخانه‌ی کوردستان له‌ هه‌ولێر و دواتر به‌هاوکاری برای دڵدار مه‌جید ره‌وف و نوسه‌ری گه‌وری کورد عه‌بدولخالق عه‌لادین له‌ ساڵی 1983 هه‌ڵبه‌سته‌کانی دڵدار له‌ چاپ دروان. له‌ڕووی فه‌لسه‌فه‌ و رۆشنبیرییه‌وه‌ چه‌ندین کاری گرنگی ئه‌نجامداوه‌ وه‌کو:فی گریقی الى معرفه‌ الحقائق ـ انتقادات الى قلب البهائیینوتارێک ده‌رباره‌ى عومه‌رى خه‌ییامزمانى کوردى و ئه‌ده‌بیات
نارکۆزى کۆمه‌ڵایه‌تیمان
اقتصادنا الوگنی
بیره‌وه‌ریه‌کانى یونس ڕه‌ئوف دڵدار
دڵدار له‌ ساڵى 1940 دا سرودی ئه‌ی ره‌قیب ی داناوه‌، ئه‌م سروده‌ش بووه‌ته‌ به‌شێک له‌ کولتوور و فه‌رهه‌نگى میلله‌تى کورد و جێگه‌یه‌کى پیرۆزى له‌ بزاڤى رزگاریخوازى کوردستان و دڵى جه‌ماوه‌ره‌که‌ی دا گرتووه‌ و بۆته‌ سیمبۆلى خه‌بات و به‌رخۆدانى گه‌له‌که‌مانه‌ و ئاوێته‌ى بیر و ویژدانى هه‌موو چین و توێژێکى گه‌لى کوردستان بووه‌. له‌سه‌رده‌می دامه‌زراندنی کۆماری مهابات دا دڵدار سرودی ئه‌ی ره‌قیب بۆ نه‌ته‌وه‌که‌ی و نیشتمانه‌که‌ی و هه‌روه‌ها مێژووه‌ پڕ به‌رخۆدانییه‌که‌ی جێدێڵێت و ده‌یکات به‌ یه‌کێک له‌ گه‌وره‌ترین ئاسه‌واره‌کانی له‌ مێژووی کورد دا. بۆ یه‌که‌م جار له‌ ده‌ستوری کۆماری مهاباتدا ده‌بێته‌ سروودی نه‌ته‌وه‌یی و تا ئێستا بۆ چه‌ند زمانێکی بیانیش وه‌رگێڕاوه‌. 
ئه‌ی ره‌قیب
ئه‌ى ڕه‌قیب هه‌ر ماوه‌ قه‌ومى کورد زوبان
ناى ڕمێنێ‌ دانه‌ریى تۆپى زه‌مان
ئێمه‌ ڕۆڵه‌ى ڕه‌نگى سوورو شۆڕشین
سه‌یرى که‌ خوێناویه‌ ڕابووردومان
ئێمه‌ ڕۆڵه‌ى میدیاو که‌ى خوسره‌وین
دینمان ئاینمانه‌ نیشتمان
که‌س نه‌ڵێ‌ کورد مردووه‌ کورد زیندووه‌
زیندووه‌ هیچ نانه‌وێ‌ ئاڵاکه‌مان
چه‌ند هه‌زار لاوانى کوردى نه‌ڕڕه‌شێر
بوون به‌قوربانیو هه‌موویان نێژران
لاوى ئێستاش حازرو ئاماده‌یه‌
جانفیدانه‌ جانفیدانه‌ جانفیدان
لاوى کورد هه‌ڵسانه‌ سه‌رپێ‌ وه‌ک دلێر
سا به‌خوێن نه‌قشى ئه‌که‌ن تاجى ژیان
که‌س نه‌ڵێ‌ کورد مردووه‌ کورد زیندووه‌
زیندووه‌ هیچ نانه‌وێ‌ ئاڵاکه‌مان 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر