روزنامه گاردین روز سه شنبه در گزارشی از تلاش هایی در هفتههای اخیر برای دسترسی به محتوای ای میل های فرستاده شده از طریق «جی میل» در ایران و همچنین به سیستم انتقال مدارک گوگل، «گوگل داکز» خبر داد. بر اساس این گزارش، این کار توسط گواهی نامه امنیتی یک شرکت هلندی به نام Digintor انجام شده و کسانی که در پی دسترسی بوده اند، تلاش کردند محتوای ای میل افرادی که از جی میل استفاده می کنند را به دست آورند.
گزارش شده که این شرکت هلندی هم چنین گواهی نامه های امنیتی وزارت خانههای هلند را هم تأمین می کند. این شرکت پس از فاش شدن این مسأله گواهی نامه امنیتی صادر شده را لغو کرده و گفته که از این سوء استفاده بی اطلاع بوده است.
شرکت گوگل هم در وبلاگ خود اعلام کرده کلیه کاربران مرورگرهای فایرفاکس و کروم خود را به روز کنند و در اولین فرصت، رمز عبور خود را عوض کنند.
هرچند گفته شده بود کاربرانی که با vpn به اینترنت وصل می شوند، کمتر با مشکل امنیتی روبرو خواهند شد، ولی اگر گواهینامه امنیتی جعلی مورد استفاده قرار گیرد، سرویس های اتصال کنترلی روی آن نمی توانند داشته باشند.
حدود پنج ماه پیش هم گزارشی منتشر شده و اعلام شد که هکر یا هکرها در تلاش برای هدایت کاربران اینترنتی به نسخه جعلی چندین پایگاه معتبر اینترنتی، به چندین گواهینامه دیجیتال یک شرکت امنیت وب دسترسی پیدا کردهاند. حملهای که بر اساس اعلام این شرکت امنیت وب، «به نظر میرسد» از سوی جمهوری اسلامی سامان داده شده است.
شرکت «کومودو» در نيوجرسی آمريکا که گواهینامههای دیجیتال در زمینه تأييد هويت کاربران اينترنتی صادر میکند، گفته بود که دستکم ۹ مورد از چنین حملاتی ردیابی شده که با توجه به پيچيدگی آن ممکن است کار جمهوری اسلامی ایران باشد.
اين شرکت گفته بود در حملات ۱۵ مارس، گواهینامههایی برای نسخه جعلی سامانه ایمیل گوگل موسوم به جیميل، صفحه ورود کاربران ياهو، وبسایتهایی متعلق به شرکت مايکروسافت، مرورگر موزيلا فايرفاکس و نيز شبکه تلفنی اينترنتی اسکايپ در دسترس هکرها قرار گرفته است.
چنین گواهینامههایی به کسانی که آن را در اختیار دارند اجازه میدهد که تحت شرایطی با جعل نسخه امن این وبسایتها، به اطلاعات رمزگذاری شده دسترسی پیدا کنند.
گواهی دیجیتال(Digital Certificate) سندی الکترونیک است که به کاربران اطمینان می دهد تبادل اطلاعات بین مرورگر آنها و سرور سایت مورد رجوع رمزگذاری شده است و شخص سومی به آن دسترسی ندارد.
جعل گواهی دیجیتال سایت های اینترنتی به هکرها اجازه می دهد با تغییر مسیر ترافیک آنلاین، به مکاتبات الکترونیک آنها دسترسی پیدا کنند و در فعالیت آنلاین آنان جاسوسی کنند.
یک گزارش هم روز سه شنبه در سایت «پی سی ورلد» نوشته که هرچند تبادل اطلاعات در سرویس های گوگل به صورت رمزگذاری شده و از طریق https انجام می شود و هیچ راهی برای نفوذ و شنود این اطلاعات وجود ندارد، ولی اگر یک نفر سیستم رمزگذاری را تغییر دهد و الگوریتم های خودش را جایگزین کند، تامین امنیت به خطر می افتد. به ویژه وقتی که به شکل «اینترنت ملی» این طرح ارائه شود.
جی میل، خدمات ای میل شرکت گوگل در بیانیه ای در وبلاگ خود توصیه های زیر را برای کاربران منتشر کرده است:
حتما از آخرین نسخه Chrome و Firefox استفاده کنید.
از VPN و برنامه های دیگر برای حفظ هویت استفاده کنید و به هیچ عنوان مستقیما به سایت های مهم از طریق اینترنت ایران وصل نشوید.
حکومت ایران پیشتر در جریان وقایع پس از انتخابات مناقشهبرانگیز ریاست جمهوری در سال ۸۸، به چارهاندیشی در مورد قدرت روزافزون شبکههای اجتماعی و اینترنت در بسیج مخالفان خود پرداخت و از همان زمان بود که یک ارتش سایبری برای هک و دستکاری در وبسایتهای مخالف خود سامان داد.
فردا -------------------------------------------- بر اساس گزارش موسسه تحلیلی سیاسی جیمزتاون، هدف از حملات اخیر رژیم ایران به مواضع پژاک، وارد آوردن فشار بیشتر به حکومت اقلیم کردستان جهت متوقف نمودن تحرکات پژاک در منطقه می باشد.
همچنین بر اساس گزارش این موسسه حزب حیات آزاد کردستان، پژاک بدلیل داشتن محبوبیت در شرق کردستان در مقابل شدیدترین حملات رژیم ایران و توطئه های منطقه ای و بین المللی آسیب ناپذیر است. بر اساس گزارش موسسه آمریکایی جیمزتاون، حملات گسترده اخیر سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به قندیل و مواضع پژاک به منظور افزایش فشارها به حکومت اقلیم کردستان بوده است تا این اقلیم، عملیاتهای حزب حیات آزاد کردستان، پژاک را متواقف نماید. ایران همچنین آب رودخانه الوند را که برای مردم خانقین حیاتی می باشد را به همین منظور منحرف نموده است. ایران به اقلیم کردستان و حکومت مرکزی گفته است که آنها باید مرزهایشان را کنترل کنند و گرنه ایران به حملات و توپباران خود ادامه می دهد.
بر اساس همین گزارش، در ماه آوریل کمیتهای در مجلس ایران تشکیل شد تا حملات پژاک را مورد بررسی قرار دهد که به نظر می رسد این کمیته نقش بسزایی در اتخاذ حمله به مواضع پژاک داشته است. رئیس اقلیم کردستان نیز در اوایل ماه جولای پس از افزایش مخالفتهای عمومی، توپباران مناطق مسکونی توسط رژیم ایران را محکوم نمود و از بغداد خواست تا در این زمینه واکنش نشان داده و هشدار داد که در صورت ادامه توپباران روابط طرفین آسیب خواهد دید. پس از آن یکی از سرداران عالی رتبه رژیم ایران ادعا نمود که حکومت اقلیم بیش از 300،هزار هکتار به پژاک واگذار نموده است.
این گزارش می افزاید، رژیم ایران در این حملات به هیچکدام از اهداف خود نرسید و این امر از عملیاتهای موفقیت آمیز این حزب در اواخر جولای، عملیات علیه پایگاه بسیج در سروآباد مریوان و انفجار خط لوله ایران-ترکیه در روز 11 آگوست کاملا روشن است.
همچنین این موسسه در یکی دیگر از گزارشهای تحلیلی خود در مورد پژاک آورده است، حزب حیات آزاد کردستان به دلیل ساختار سیاسی و نظامی خود به حزب اصلی شرق کردستان تبدیل شده و دارای بیشترین محبوبیت در میان مردم است و این امر این حزب را در مقابل شدیدترین حملات رژیم ایران و مشارکت و فشارهای عراق، ایران، ترکیه و آمریکا علیه این حزب آسیب ناپذیر نموده است.
اطلاعیه ی فوری واورژانسی به سازمانهای دفاع از حقوق کودکان در سرتاسر جهان به اطلاع تمامی سازمانهای حمایت از حقوق کودکان در سرتاسر جهان می رسانیم که یک کودک 8 ساله ی پناهجوی ایرانی به نام کیمیا علیمرادی فرزند روزنامه نگار ایرانی کرد (کاکابرارعلیمرادی خبرنگار ندای وقت ونوای جامعه در ایران وخبرنگار کوردانه در ترکیه) به بیماری شدید هموفیلی مبتلاست و هر روز خونریزی بی امان این کودک 8 ساله را به کام مرگ می کشاند وخاطر نشان می کنیم که تاکنون مسئولین غیرمتعهد وسهل انگارکمیسیاریای عالی سازمان ملل در انکارا چهار بار پی در پی بدون بدون دلیل و صرفا به طر سهل انگاری وکم کاری مصاحبه ی خانواده ی کیمیا را عقب انداخته و هیچ توجهی به وضعیت مرگبار کیمیا ندارد. مطابق با اخرین گزارشات دقیق وامارهای مستند که به دست گزارشگران پناهجو در ترکیه رسیده است تاخیرات پرونده ی خانواده ی کیمیا به شرح زیر است : نخستین بار مصاحبه ی انها 93 روز به تاخییر افتاده است. باردوم 36 روز . بار سوم 67 روز . و سر انجام 48 ساعت پیش ساعت 3 بعد از ظهرکمیسیاریای عالی سازمان ملل در انکارا در تماس با خانواده ی کیمیا ضمن اظهار شرمندگی به خاطر وضعیت مرگبار کیمیا ابراز می کند :ما نمی توانیم برای نجات جان کیمیا کاری کنیم ودر ضمن برای چهارمین بار مصاحبه ی شما 32 روز دیگر هم به تاخیر افتاده است وهیچ تضمینی هم نیست که دوباره برای پنجمین وششمین بار هم با تاریخ مصاحبه ی شما بازی کنیم!!! کمیسیاریای عالی سازمان ملل در خاک ترکیه حتی برای خرید داروهای کیمیا به خانواده ی این روزنامه نگار کرد ایرانی کمکی نکرده است بیمارستانهای ترکیه هم اخطار می دهد که ما بنگاه خیریه ی شما پناهجویان نیستیم. لذا طی این اطلاعیه ی فوری و اورژانسی تمامی نهادهای حقوق بشر وسازمانهای دفاع از حقوق کودکان را در سرتاسر جهان به یاری می طلبیم و از انها می خواهیم تا برای نجات جان این کودک 8 ساله ی مبتلا به بیماری شدید هموفیلی اقدامات بشر دوستانه ی خود را انجام دهند واز تمامی روزنامه نگاران متعهد وخبرگزاریهای فعال در مسایل حقوق بشری در خواست می شود با خانواده ی کیمیا تماس گرفته وبا انتشار اخبار وگزارشات تکان دهعنده ی بی امان و پی در پی جامعه ی جهانی را از این تراژدی ضد بشری که در انتظار خانواده ی کیمیا علیمرادی است مطلع نمایند. شماره ی تماس با خانواده ی کیمیا علیمرادی درترکیه: 00905414908046 با نهایت تشکر گزارشگران پناهجو در ترکیه
English text pleas send of this Emergency news for all of the media and repoeters. life of An Iranian refugee child 8 years is in serious risk.
We Announce to children and Human rights organizations in oll of the world: An Iranian child refugee in Turkey (kimia Alimoradi) doughter of kakbrar Alimoradi (Iranian Kurdish journalist _ Reporter of navaye vaght and nedaye jamee in Iran and Reporter ofwww.kurdane.comin Turkey ) has dengerouse hemophilia . organization of UNHCR of Ankara changed Interviue of family of kimia for 4 times countinusely and without a clear reason. First time :93 days. second time:36 days. Third time: 67 days. fourth time :32 days. In fact unhcr changes this dates and plays with life of refugees in Turkey. on the other hand unclear government of Turkey forget its important tasks about osciety of refugees and life of these refugees is not important for turkish government. Therefore we have to announce to Children and Human rights organizations in all of the world that life of (kimia alimoradi) is in serious risk and we apply and want : These active world organizations save life of this Iranian small girl 8 years. family of kimia are waiting for calling of journalists and world media for puplishing news and report about kimia . pleas help and support this family immidiately. phon number of family of kimia in Turky for helping: 00905414908046 tanks a lot refugee reporters in Turkey.
-------------------------
گزارشگران پناهجو در ترکیه جدی جدی جدی لطفا کارت بین المللی این خبرنگار پناهجوی ایرانی (پشت ورو ) با تمامی عکسهای مرتبط با بیانیه منتشر نمایید و از تمامی آژانسهای خبری وسایتها وخبرگزاریها وحتی وبلاگهای شخصی درخواست می شود به محض دیدن این مطلب مهم و حیاتی آزادانه و حتی بدون ذکر منبع آن را در سایت قرار دهید زیرا برای کمک و نجات جان یک انسان نیازی به اجازه گرفتن نیست (لطفا با تمامی مدارک واسنادی که فرستاده شده است و نیز با فوتوهای مرتبط با بیانیه منتشرنمایید. ) و اضافه می کنیم که ما درکشور ناامن ترکیه به کمکهای بشر دوستانه ی شما نیازمندیم. لطفا ما را حمایت کنید زیرا دولت ترکیه کاملا غیرمتعهد به حقوق پناهندگان ومسولیتهایش در برابر سازمان ملل متحد است و این مورد کاملا اورژانسی و اضطراری است. از تمامی فعالین حقوق بشر در کشور آلمان وسرتاسر اروپا در خواست می کنیم که متن این بیانیه ی اورژانسی را به زبان آلمانی وانگلیسی ترجمه کرده و در اسرع وقت در اختیار خانم آنگلا مارکل واتحادیه ی اروپا قرار دهند و6 نسخه از بیانیه را به زبان انگلیسی وآلمانی ارسال نمایند به:
1) دفتر مرکزی سازمان ملل متحد
2) کمیسیاریای عالی سازمان ملل اتحادیه ی اروپا
3) دفتر سازمان حقوق بشری هلسینکی واقع دراستانبول
4) کمیسیاریای عالی سازمان ملل درواقع انکارا
5) سفارت آلمان واقع در استانبول
6) اتحادیه مرکزی روزنامه نگاران آلمان و دیگر سندیکاهای فعال روزنامه نگاری واقع در برلین پایتخت کشور آلمان
متن بیانیه به شرح زیر است: درخواست حمایت فوری واضطراری از بانوی اول کشور آلمان همانگونه که خانم آنگلا مارکل بانوی اول کشور آلمان وحامی همیشگی خبرنگاران بی دفاع ایرانی در آخرین نشستهای مهم خود خطاب به رسانه های ایالت متحده ی امریکا واروپا ونیز به جامعه ی جهانی اعلام کردند که دولت آلمان واتحادیه های روزنامه نگاری این کشور در هر شرایطی اماده ی دفاع از خبرنگاران بی پناه ایران است (به ویژه به دلیل وضعیت وحشتناک روزنامه نگاری در ایران پس از تقلبات انتخاباتی ریاست جمهوری در انتخابات سال 2009 وزندانی شدن وکشته شدن تعداد بسیار زیادی از خبرنگاران کشور ایران) لذا طی این بیانیه ی فوری واورژانسی به اطلاع خانم انگلا مارکل می رسانیم یک خبرنگارپناهجوی کرد ایرانی (وفعال حقوق بشر در بخش پناهندگی )بر اثر فشاردولت ایران به دولت ترکیه به عناوین مختلف مورد تهدیدو تحت فشارمی باشد وخاطر نشان می کنیم که زندگی وی در خطر جدی است وپرونده اش در کمیسیاریای عالی سازمان ملل انکارا در وضعیت بلاتکلیفی است. به همین جهت رسما از خانم آنگلا مارکل تقاضا می کنیم تا در اسرع وقت از طریق سفارت آلمان واقع در استانبول اقدامات جدی وفوری برای خروج اضطرای این خبرنگارایرانی ازکشور ناامن ترکیه به کشور دموکراتیک وآزاد آلمان صورت دهند. با سپاس فراوان از بانوی اول کشور آلمان خانم (آنگلا مارکل) ونیز دولت آلمان به خاطر حمایتهای بی دریغشان از خبرنگاران بی دفاع ایران
گزارشگران پناهجو در ترکیه
....................................
مشخصات کامل این خبرنگار پناهجوی ایرانی بدین صورت در اختیار سفارت کشورآلمان قرارداده می شود: نام کامل :سید سیروان نام خانوادگی : عنایتی / چشمه منتش ملیت :ایرانی محل تولد : شهر سنندج (شاری سنه) نوع فعالیت روزنامه نگاری : فعالیت حقوق بشری در بخش پناهندگی تاریخ عضویت در اتحادیه ی روزنامه نگاران جهان :
17/6/2010 تاریخ انقضای کارت فدراسیون (آی اف جی) :
17/6/2012 کد شناسایی در فدراسیون بروکسل :
IK = 3192
افراد مرتبط با فدراسیون: دکتر آیدن وایت / دبیر کل فدراسیون جهانی روزنامه نگاران جهان (بروکسل)
DR.Aidan White The General secretary of The (ifj) جیم بوملها / پرزیدنت فدراسیون جهانی روزنامه نگاران جهان (بروکسل)
Jim Bumelha president of The (ifj) سایت رسمی فدراسیون (آی اف جی ) :
تاریخ خروج از ایران به ترکیه :13/8/2010 تاریخ پیش مصاحبه در کمیسیاریای عالی سازمان ملل در انکارا:18/8/2010 وضعیت پرونده در سازمان ملل متحد: بلا تکلیف نام وکیل در (یو. ان . اچ . سی . آر) :خانم آسلی / وکیل ترک نام وکیل در دفتر سازمان هلسینکی : خانم ماریا / وکیل ترک شماره ی کیس در سازمان ملل متحد : به دلیل مسایل امنیتی منتشر نمی شود.
در پایان خاطر نشان می کنیم که مسولین غیرمتعهد وسهل انگار کمیسیاریای عالی سازمان ملل واقع در انکارا وبه ویژه ریاست پر ادعای این سازمان در ترکیه (خانم آنیکا) هیچ حمایتی از این روزنامه نگار ایرانی به عمل نیاورده اند وبه خاطر عدم مسولیت ایشان وبی کفایتی دیگر مسولین بلند پایه ی این سازمان (در خاک ترکیه ) درقبال جان پناهجویان راهها برای در خطر قرار گرفتن جان این روزنامه نگار ایرانی توسط دولت ناشفاف ترکیه وعوامل نفوذی جمهوری اسلامی ایران در خاک این کشور کاملا هموار شده است. به همین جهت از سفارت آلمان در ترکیه درخواست می شود مراتب مربوط به پرونده ی این پناهجوی بی دفاع ایرانی را در اسرع وقت رسیدگی کرده و برای خروج اضطری وی از کشور ناامن ترکیه ونجات جان وی اقدامات فوری انجام دهند. لطفا این بیانیه اورژانسی را در اسرع وقت به خبرگزاری ژوهانسبورگ آلمان (بخش پناهندگی ) ونیز تمامی خبرگزاریهای مهم جهان ورسانه های بین المللی ارسال نمایید.
(ترجمه ی این بیانیه به زبان انگلیسی وبه ویژه آلمانی از سوی سازمانهای حقوق بشری در جهان می تواند پیامدهای موثری را به دنبال داشته باشد). منتظر حمایتهای بشر دوستانه ی شما هستیم...
روستای قارنا یکی از روستاهای سرزمین کردستان است کە با توجە بە تقسیمات کشوری در ایران، این روستا را بلحاظ اداری از توابع شهرستان نقدە و استان آذربایجانغربی تعین میشمارند. بتاریخ ٢ سپتامبر سال ١٩٧٩ میلادی (١١ شهریور ١٣٥٨ شمسی)، این روستا توسط مأموران رژیم جمهوری اسلامی ایران محاصرە شد و مردم سیویل و بیگناه ساکن این روستا بدست فرستادگان حکومت ایران کشتە شدند. حادثە اسفناک نسل کشی کردان در قارنە تنها بە کشتار آنها ختم پیدا نکرد بل مأموران حکومتی پس از انجام جنایت، حتی بە اجساد قربانیان نیز رحم نکردند و با ساتور و قمە سر و دست جانباختگان را از بدن جدا کردند. جدا از این رفتار ددمنشانە، قاتلان شناختە شدە این جنایات در طول ٣٢ سال گذشتە تحت حمایت حکومت مرکزی ایران بودەاند و هیچگاه بە دادگاه دعوت نشدند تا محاکمە آنان تنها گوشەای از دل داغدار بازماندگان آن قربانیان آرامش بخشد.
عکسی از جنایت
ملت کرد کە پس از برکناری محمد رضا پهلوی با دلخوشی تمام بە آیندەای بهتر فکر میکردند، تصور این را نمیکردند کە کردستیزی در رژیم جدید بسان رژیم سابق ادامە پیدا کند اما تاریخ نشان داد کە آنان در اشتباه بودند و حاکمیت مرکزی کشور همان سیاست رژیم پیشین را در برابر کردها بکار گرفت. تنها چند ماهی از انقلاب ملتهای ایران نگذشتە بود کە در مناطق ''سۆما'' و ''برادۆست'' فشار و کردستیزی تا بدانجا بر ساکنان این خاک شدت گرفتە بود، کە بیش از ٣٠ روستای این منطقە خالی از کرد شد. این کوچ اجباری کە یکی از گونەهای نسل کشی بحساب میآید در روزمانە کیهان کە در اختیار رژیم ایران بود انعکاس پیدا کرد و بتاریخ ٧/٤/١٩٧٩ (١٨/١/١٣٥٨) بچاپ رسید. روزنامەهای چاپ ایران همە و گواه این راستی هستند کە افراد زیادی از کردستان، مدام در پی راه حلی مسالمت آمیز برای جلوگیری از این رفتارهای وحشیانە حکومت مرکزی بودند، اما متأسفانە همە آن تلاشهای انسانی بدون نتیجە ماند چون اساسا این رژیم معتقد بە واگذاری حقوق انسانی ملت کرد نبود. بعد از آنکە حکومت آخوندی حاضر بە تدوین قانون اساسی کشور با توجە بە مطالبات بحق ملت کرد نبود، لذا کردستان بعنوان تنها نیروی مخالف کشور آمادە نشد تا قانون اساسی را برسمیت بشناسد. خمینی کە معتقد بە راه حل سیاسی برای جلب نظر کردستان نبود، بتاریخ ١٨/٨/١٩٧٩ (٢٧/٥/١٣٥٨) فرمان جهاد علیە کردستان حق طلب داد و نیروهای ارتشی فرمان گرفتند تا در عرض ٢٤ ساعت با تانک و توپ و سلاحهای سبک و سنگین خود در کردستان حاضر شوند. متن فرمان جهاد خمینی در روزنامەهای کیهان و اطلاعات همانروز چاپ شد. خمینی در عصر همانروز در جلسەای کە با مجلس خبرگان در قم داشت، در ارتباط با خواست و مطالبات ملت کرد گفت: مرزها را آزاد کردند، قلمها را آزاد کردند، گفتار را آزاد کردند، احزاب را آزاد کردند، بە خیال اینکە اینها یک مردمی هستند... اینها خرابکارند، دیگر با این اشخاص نمیشود با ملایمت رفتار کرد... اینها یک جمعیت خرابکار هستند، یک جمعیت فاسد هستند. اینها را ما نمیتوانیم کە بگذاریم کە هر کاری کە دلشان میخواهد بکنند.
عکسی از جنایت
حکومت ایران کە برنامە فشار بیشتر بر ملت کرد را در رأس کارهای خود قرار دادە بود، با توجە بە کتاب "قارنا و انقلاب" کە حاوی اسناد رسمی حکومت ایران و روزنامەهای وقت گردآوری شدە است، تأیید این نکتە را میکند کە "حاج عظیم معبودی" طی نامەای بە آقایان "بهلول گلستان"، "عزیز بازدار" و "خلیل خسروی" (اکراد اهل منطقە) نوشت: پس از سلام خواهشمندم برای رفت و آمد شهر برای تهیە خاربار روستای قارنا، هم خودتان و برادران دیگر روستای قارنا، آمد و رفت داشتە باشید. هر کسی کوچکترین ناراحتی برای شماها و برادران کرد دیگر ایجاد نماید، فوری بە انتظامات یا خود بندە مراجعە فرمائید تا بە اسم ضد انقلاب آن کس را گرفتە و بە مقامات دولتی تحویل دهم. خلاصە هیچگونە وحشت و ناراحت نباشید، ما همە برادر هستیم. ساکنین روستای قارنا کە با توجە بە سیاست کردزدائی رژیم با ترس و وحشت در خانە همیشە کردستانی خود زندگی میکردند، با دریافت چنین نامەای از یک مقام رسمی کشوری بە آرامشی نسبی رسیدند و با دلخوشی بە فرداهای خود مینگریستند. اما آنان غافل از آن بودند کە این تنها یک دام رژیم است و حکومت برای عوامفریبی و جلوگیری از فرار ساکنین این منطقە چنین نامەای را برایشان فرستادە است.
حاجی حسنی و مردان قاتل او
بتاریخ ٢ سپتامبر ١٩٧٩ (١١/٦/١٣٥٨) حدود ساعت یک بعد از ظهر، زمانیکە کوردکان در دم خانەهای خود بازی میکردند، زنان بە کارهای خانگی مشغول بودند و تعدادی از مردان و جوانان در اطراف ده بە دامپروری و کار کشاورزی میپرداختند، مأموران رژیم ایران کە مسلح بە تانک، توپ و سلاحهای سبک و سنگین و گرم و سرد بودند، بە روستای قارنا حملە کردند. در گزارشی کە در همین ارتباط در تاریخ ٧/١٢/١٩٧٩ در روزنامە اطلاعات بچاپ رسید، بە مجهز بودن مأموران رژیم بە تانک، توپ، سلاحهای سبک و... اشارە مستقیم شدە است. زمانیکە فرستادگان کشوری ایران با آنهمە تجهیزات جنگی بە روستا حملەور شدند، ملا محمد کە اما جمعە روستای قارنا بود با بدست گرفتن کتاب آسمانی قرآن کە با ارزشترین کتاب نزد مسلمانان است، بە استقبال مأموران ارتشی رفت و آنها را بە کلام اللە سوگند داد تا از کشتار مردم بیگناه قارنا جلوگیری نماید. جلادان رژیم تیری بر سینە آن پیر مرد کاهن میزنند و بعد از کشتن وی، سرش را از تنش جدا کردند. این رویداد دهشتناک در روزنامە اطلاعات چاپ تهران بتاریخ ٧/١٢/١٩٧٩ درج شدە است.
حاجی حسنی و مردان قاتل او
با توجە بە فیلم دوکیومنتاری کە در این زمینە توسط جناب آقای بهداد بردبار تهیە شدە است، در آنزمان حدود ٨٠ خانوادە در روستای قارنا زندگی میکردند. روزنامە کیهان چاپ تهران کە روزنامە حکومت آخوندی است، بتاریخ ٢٧/١١/١٩٧٩ گزارشی در همین ارتباط بچاپ رساند و آمار قربانیان قارنا را ٦٨ نفر اعلام کردە بود. مأموران نظامی کشور بمدت ٣ ساعت در آن روستا بدنبال هر جانداری گشتند. کودکان خردسال، زنان و پیر و جوان را کشتند. زمانیکە کشتار و فرمان ابلاغی را بە انجام رساندند، جسد قربانیان بیگناه را تکە تکە کردند و آنها را بە بیرون از دهکدە بردە و در خارج از روستا انداختە بودند تا تصور شود آنها در جنگ کشتە شدند. روزنامە اطلاعات چاپ طهران بتاریخ ٧/١٢/١٩٧٩ گزارشی را در همین ارتباط بە چاپ رساند و بە شیوە رفتار وحشیانە قاتلین با جسد تکە تکە شدە جانباختگان قارنا اشارە کرد.
عکسی از یک خانواده بعد از ان جنایت
صادق خلخالی کە از پیشکسوتان اعدامهای انقلابی بود، در ارتباط با کشتار قارنا نامەای بە خمینی، چنین نوشت: جریان جانسوز قارنە، دل هر انسانی را میسوزاند. ملا محمود مستورزادە کە با قرآن بە پیشواز مردم رفتە، عمال "معبودی" و "سرگرد نجفی" و "عزیز قادری" و "ملا حسنی" آنها را کشتەاند و ٦٥ نفر بە طرز فجیع. اگر امام[خمینی] بە این امر جانسوز رسیدگی نفرماید، پس کدام مقام رسیدگی کند. با احترام: صادق خلخالی.
کشتار وحشیانە کردها در قارنا چنان بحث داغی را در رسانەها بخود جلب کردە بود کە نمایندەای بنام آقای "مهدی بهادران" بفرمان خمینی و دستور کتبی منتظری، بە کردستان و آذربایجان جهت تحقیقات محلی روانە منطقە شد کە در روزنامە اطلاعات بتاریخ ١٧/٩/ ١٩٧٩ بدان اشارە شد. مهدی بهادران کە تحقیقات مفصلی در ارتباط با کشتار قارنا انجام دادە بود، اسناد مربوطە را تهیە کردە بود و گزارشات خود را بهمراه مصاحبە با افراد محلی بر نوار ضبط کردە بود، پس از انجام مأموریت خطیر خود، گزارشی را بە خمینی تحویل میدهد کە در روزنامە اطلاعات چاپ شدە در تاریخ ١٧/٩/١٩٧٩ پخش شد. در گزارش آمدە است کە قاتلان مردم قارنا توسط افراد سرشناس حکومتی بنامهای "دکتر چمران"، "تیمسار ظهیرنژاد"، "سرهنگ شهبازیان"(فرماندە لشکر ٦٤ ارومیە) و سایر فرماندهان ارتش و ژاندرمری تا بن مسلح شدە بودند. مهدی بهادران بە خمینی و منتظری ابلاغ کرد کە تحقیقات وسیعی انجام دادە و نوار و اسناد زیادی تهیە کردە بود. شواهد و اسناد تحقیقات وی این را اثبات میکردند کە "معبودی" و "سرهنگ نجفی" نیروی جوانمرد(ترکان تندرو) را در کشتار کردهای قارنا سرپرستی کردە بودند و در پایان نوشتە بود کە حمایت "ظهیرنژاد" از قاتلان و مجرمان، مجال دستگیری و محاکمە جنایتکاران را نمیداد. گزارش مزبور از طرف آقای بهادران بتاریخ ١٥/٩/١٩٧٩ بە خمینی واگذار شد و دو روز بعد در روزنامە اطلاعات بچاپ رسید.
عکسی از روستا قارنا بعد از ان جنایت
در گزارش دیگری کە در ارتباط با بازماندگان قربانیان قارنا تهیە شدە بود، نکات مهمی وجود دارد کە در روزنامە اطلاعات بتاریخ ٧/١٢/١٩٧٩ بچاپ رسید. کسی بنام "حمزە" شرح داد کە تمام اطراف روستا را با تانک و توپ محاصرە کردە بودند. پاسداران حدود ساعت یک بعد از ظهر بە مردم روستا حملەور شدند و هر کە را کە بدان دست یافتند، کشتند و سر بریدند. زنی کە فرزندان ١٥ و ١٨ سالەاش را در کشتار قارنا از دست دادە بود گفت کە جلادان بە کسی رحم نکردند، این همە بیرحمی را ما هیچ جا نشنیدە بودیم. آنها[اهالی روستا] کە الآن زندە هستند، در آن ساعات یا در خانە نبودند و یا اینکە موفق شدە بودند خود را مخفی کنند. شخص دیگری بنام "سید احمد" کە خود ٩ نفر از اعضای خانوادەاش را از دست دادە بود توضیح داد کە بعضیها را با تفنگ کشتند. بعضیها را با چاقو و کارد سر بریدند و بعضیها را هم، علل خصوص کودکان را زیر لگد و پوتین خود خفە کردند. زمانیکە "سید احمد" از شهر بە روستای قارنا برمیگردد، جهنم را جلو چشمانش میبیند، این آخرین جملە وی بود کە بە گزارشگران توضیح دادە بود.
اکنون از نسل کشی کردها در روستای قارنا ٣٢ سال گذشتە است. حاکمان انقلابی هنوز بهایی بە گزارشات خودی و چاپ شدە در روزنامەهای وابستە بە خودشان ندادەاند. بانیان و قاتلان قارنا اکثرا زندە هستند و دارای پست و مقام بالایی در ایران کنونی هستند. تمام شواهد موجود و شرح مشاهدات بازماندگان نشان از آن دارند کە این کشتار سیاسی از طرف خود حکومت انجام شدە است. برنامەای کە جهت از بین بردن یک گروه اتنیکی مشخص طراحی شدە بود، پراکتیزە شد و بە مرحلە عمل در آمد. برنامەای کە با حمایت اکثر افراد شناختە شدە حکومتی تدوین و اجرا شد. حادثەای کە ما امروز بنام "جنوساید" میشناسیم. پرسش این است کە در جهان بنام "مدرن" امروزی، چطور میتوان درک این را کرد کە ملتی توسط مأموران یک حکومت جانشان در خطر برنامە کشتار از پیش تعین شدە قرار گرفتە شود، کشتار آنها انجام بگیرد، اما نە تنها تابحال این "جنوساید" در هیچ کشوری برسمیت شناختە نشدە است، بل هیچ رسانە جهانی هم صحبتی از آن بمیان نمیآورد؟
«تا چند روز در جستوجوی جنازهها بودیم. جنازهها را از روستا خارج کرده بودند و به درههای اطراف انداخته بودند. کشتهها را به بیابانها انتقال دادند که وانمود کنند در جنگ و گریز کشته شدهاند. صورتها قابل تشخیص نبودند. هویت قربانیان را از روی لباسهای آنها تشخیص دادیم. وقتی دست یا قسمتی از بدنها را میکشیدیم تا حمل کنیم از بدن جدا میشدند. اهالی روستا وحشتزده بودند و تا چندماه در بهت به سر میبردند.» اینها گوشهای از گفتههای سلطان خسروی و عمر کریمی، دو تن از اهالی روستای قارنا است. قارنا روستایی کردنشین از توابع شهرستان نقده در استان آذربایجان غربی است که در هفت کیلومتری جنوب غربی نقده واقع شده است.
این روستا در تاریخ یازدهم شهریور ماه سال ۱۳۵۸شمسی، در کشاکش جنگ کردستان مورد حملهی عوامل مسلح غلامرضا حسنی، امام جمعهی ارومیه قرار گرفت که در جریان آن ۴۲ نفر زن، مرد، کودک، نوجوان و پیر از اهالی روستا کشته شدند. این فاجعه در فضای ملتهب پس از انقلاب اتفاق افتاد. در آن زمان گروههای مسلح کرد با نیروهای دولتی درگیر بودند، اما تا جایی که کسب اطلاع شد و شاهدان عینی توضیح دادند، اهالی روستای قارنا غیر مسلح بودند و قربانیان در احزاب مخالف عضویت نداشتهاند.
سیو یکسال از فاجعهی قتل عام و کوچ اجباری روستاییان کرد میگذرد و تا به امروز این داستانها تنها سینه به سینه روایت شده و معدود شواهد و مستندات این جنایات در حال از بین رفتن است.
در تلاش برای زنده کردن یاد قربانیان این جنایات با دو تن از شاهدان عینی به گفتوگو نشستهام تا شهادت آنها را ثبت کنم.
انسانها از یک گوهرند بنابر این نیازمند به کمک یکدیگرند در هر کجای این کره خاکی که باشند حق کمک طلبیدن برای رهایی از شر نظامهای فاشیستی و دیکتاتوری این حق را هم دارند که از نیروهای آزادیخواه چند ملیتی کمک نظامی بطلیند.
سران رژیم ایران بطور خیلی حیرت انگیزی شوکه شده اند آنها با وضوح دیدند که نیروهای آزادیبخش لیبی به سرعتی خیلی زیاد و در مدت کوتاهی کشور لیبی را آزاد ساختند و پایتخت لیبی بدست انقلابیون افتاد و سران رژیم هم به تلاش برای بدست آوردن موشکهای دوبرد و درست کردن کلاهکهای بیولوژیکی هستند قرار است علی اکبر صالحی به کره شمالی سفر کند دلیل این هم واضح و روشن میباشد آخوندها از وضعیت خودشان بیشتر از همه آگاه هستند ریختن خون جوانان کشتارهای وحشیانه در ایران شکنجه اعدام تجاوز و کشتار دستجمعی بیش از 37000 هزار نفر در یک روز سلب آزادی از مردم چه از راه انترنتی و چه از نظر نگاه ماهواره ای جمع آوری دیشهای ماهواره ی که با پول کلانی توسط ملت خریداری میشوند و ضربه اقتصادی و مالی به مردم ضررو زیان به اموال مردم بیدافع اینها همه روزی باید باز پس گرفته بشوند و در اذهان عموم ثبت شده است و ملت دیگر حوصله اشان به سر آمده و جامعه ایران شدیدا ملتهب است و هر لحظه احتمال منفجر شدنش وجود دارد
وقتیکه در این مملکتی که جانورانی انسانکش حاکمند من در چهارچوب زندگی خصوصی خودم آزادیم را سلب شده است و حق استفاده آزادانه از یک دیش ماهواره ای ندارم پس خائن و خیانتکار همانای هستند که این آزادی از من سلب نموده اند بنابر این اگر ما ملت ایران از نیروهای ناتو و نیروهای آمریکای تقاضای کمک کنیم این خیانت به کشور محسوب نمیشود این حق طبیعی هر ملتی میباشد که توسط حاکمان و ظالمان مورد ظلم و ستم واقع میشوند بنابر این این یک حق طبیعی من انسان میباشد که از همنوعانم کمک بطلبم تا توسط نیروی هوایی این کشورهای دموکرات و آزاد مراکز نظامی و انتظامی رژیم جنایتکار حاکم بر مملکتم درهم بکوند تا راه خوش کنند برای اعتراضات مردمی و سرنگونی ظالمان حاکم بر این مملکت.
هر روز این ظالمان حاکم به کرامت انسانی انسانهای ساکن این سرزمین اهانت و توهین میکنند شخصیت دگر اندیشان درهم میکوبند و خرد میکنند شکنجه میکنند اعدام میکنند بنابر این خائن همینهای هستند که بر این مملکت حاکمند نه من انسان که فقط و فقط از همنوعانم کمک میطلبم برای رهای از چنگال ظالمان حاکم بر مملکتم.
بنابر این حاکمان وحشی برخورد ظالمانه و خصمانه ای با من انسان میکنند به کرامتم و حیثیتم و آزادی انسانهای این مملکت بی حرمتی و هتاکی میشود بنابر این من بی سلاح من انسان نیازمند به کمک دیگران دارم چرا چون آد مکشان بطور بی رحمانه ای با من انسان برخورد میکنند میکشند شکنجه میکنند تجاوز میکنند شخصیت انسانی انسانهای این مملکت را درهم میشکنند بنابر این من هم حق دارم انسانم از جامعه بین المللی تقاضای کمک کنم آنها مسلح هستند جواب هر گفته ای که بگوید آزادی گلوله میباشد بر سینه انسانهای این مملکت بنابر این ملت ایران آغوشش باز میباشد برای نیروهای چند ملیتی برای سرنگونی رژیم دردمنش آخوندی.
ظالمان حق آزادیهای اساسی و اولیه از من انسان سلب میکنند من در این خاک در محیط خانوادگی خویش بیگانه هستم در زندگی خصوصیم دخالت میکنند در نیمه شب به خانها حمله میکنند و به درون خانه میریزند آرامش بچه ها را درهم میشکنند و هیچ آرامشی نداریم در زندگی خصوصی ملت دخالت میکنند به درون خانه ها میریزند و من حق دارم از کشورهای آزاد و دموکرات کمک به طلبم برای سرنگونی چنین حاکمانی ستگر و ظالم دقیقا مثل ملت لیبی ملت ایران باید از ملت لیبی درس بگیرند و باید گروهای سیاسی خارج کشور با نیروهای چند ملیتی هماهنگی بکنند تا طرح لیبی در ایران به اجرا در بیاید البته این طرح روی میز میباشد کشور لیبی توسط هیچ نیروی خارجی اشغال نشده است فقط کمک شده اند برای رسیدن به آزادی بنابر این ملت عزیز ایران هم بر اساس سیاست و رفتارهای که در لیبی صورت گرفته عمل کنند.
بیگانه در تهران حاکمند ضد ملی و ضد آزادی در تهران حاکمند..
دوستانی که وطن پرستانه خیالپردازانه فکر میکنند که نباید نیروهای خارجی در امور داخلی ایران دخالت کنند خود خائن هستند چرا چون کسانی که بر این مملکت حاکمند بیرحمانه میکشند شکنجه میکنند تجاوز میکنند اعدام میکنند بیرحمانه به مال و اموال ملت ضرر میرسانند بنابر این درخواست ملت ایران از یک نیروی خارجی خائن محسوب نمیشود بلکه این یک حق مسلم هر انسانی میباشد که از همنوعانش کمک بطلبد بنابر بر این خائن و خیانتکار آن کسانی هستند که با این جنایتکاران همکاری میکنند و ملت را میکشند و جوانان را اعدام میکنند و یا معتاد به موادمخدر میکنند بنابر این اگر من انسان از انسانهای آمریکایی کمک بطلبم برای بمباران مراکز نیروهای سرکوبگر رژیم حاکم به مملکتم و به ملتم خیانت نکرده ام بلکه از همنوعانم کمک طلبیده ام تا از چنگال درنده ترین و وحشیترین نظام فاشیستی رها بشوم کمک طلبیدن یک حق طبیعی هر ملت و هر انسان آزاده ای میباشد.
من یک انسان هستم این جهان وطن من میباشد در هر کجای این جهان بخواهم سکونت میکنم با همنوعانم زندگی میکنم بنابر این حق هم دارم در صورتی مورد ظلم و ستم قرار گرفتم از همنوعانم کمک بطلبم.
وضعیت پناهندگان ایرانی در ترکیه تاسفبار میباشد من نامه ای از سوی دوستان دریافت نموده ام واقعا خیلی دلخراش کننده میباشد
گرسنگی از شاخ آفریقا تا کوشک ترکیه
گزارش اختصاصی از وضعیت پناهجویان افریقایی در ترکیه
گرسنگی از شاخ آفریقا تا کوشک ترکیه
گزارش اختصاصی از وضعیت پناهجویان افریقایی در ترکیه(قسمت اول
)
گزارش اختصاصی از وضعیت پناهجویان افریقایی در ترکیه
این گزارش در دو بخش تهیه شده است....
قسمت اول
نکته : تمامی حقوق مادی ومعنوی این گزارش حقوق بشری متعلق به خبرنگاران پناهجو (انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در ترکیه) است. درج و انعکاس این گزارش توسط سازمان های حقوق بشری در سراسر گیتی نه تنها بلامانع بلکه ضروری است.
کمیسیاریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد که آوازه ی آن در سراسر گیتی پیچیده است و امروزه هر خردسالی در هر نقطه ای از جهان با وظایف این سازمان آشنا است، هر ساله با ارایه ی یک سری آمار و ارقام مدام به توصیف کردن مشکلات جامعه ی پناهجویی در سرتاسر جهان می پردازد. گاهی جهت گیری های قاطعانه ای انجام می دهد و گاهی هم مسایل را بسیار عادی قلمداد می کند. گاهی دردهای پناهجویان جهان را یک فاجعه ی جهانی به شمار می آورد و گاهی هم سیاستهای خود را تغییر می دهد و به شیوه ای دیگر این مسایل را مورد ارزیابی قرار می دهد. به عبارت دیگر در بیشتر موارد با بازی کردن آمار و ارقام و اظهارات گوناگون سعی می کند، رسانه های جهان را تحت تاثیر قرار دهد. از سوی دیگر رییس بخش همگانی آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد (پل اپیگل) مدام به جامعه ی جهانی هشدار می دهد که پناهجویان کشورهای افریقایی مانند سومالی واتیوپی در خطر جدی هستند و باید فعالیتهای بیشتری را برای کمک به پناهجویان افریقایی در راس امور قرار داد. اما روند طولانی رسیدگی به پرونده پناهجویان بیانگر آن است که بسیاری از این هشدارها در حد شعار است وهنوز بسیاری از پناهجویان افریقایی از جمله پناهجویان سومالیایی در اسفناکترین شرایط زیستی، روزگار خود را سپری می کنند و این نشانگر آن است که کمیسیاریای عالی در عرصه ی عمل در بسیاری از موارد از تعهدات خود سرباز می زند کشور ترکیه یکی از کشورهای پناهنده پذیر است که حجم عظیمی از متواریان افریقایی به این کشور پناه می آورند تا دولت ترکیه و کمیساریای عالی سازمان ملل در خاک این کشور از حقوق انسانی و قانونی آنها حمایت کند. متاسفانه در عرصه عمل چه کمیساریای عالی و چه دولت ترکیه از تعهدات خود سرباز زده اند. شکواییه های بسیار پناهجویان سومالی چه از دولت ترکیه و چه کمیساریای عالی خود نشانه چنین ضعفی می باشد.
(انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در ترکیه) این بار مرزها را می شکند و علاوه بر وظیفه خود که همانا رسانه ای کردن معضلات پناهجویان ایرانی وافغانی بوده، با توجه به نگاه حقوق بشرانه خود، قلم خبرنگاران فعال خود را به سمت پناهجویان افریقایی در ترکیه به نگارش در می آورد تا به تصویر کشیدن دردهای پناهجویان سومالیایی به جامعه ی جهانی و سازمانهای حقوق بشری، نشان دهد که چه اندازه دولت ترکیه نسبت به وظایف خود در برابر جامعه ی پناهجویی بی مسولیت بوده و کمیسیاریای عالی سازمان ملل در آنکارا تا چه اندازه در برابر تعهدات خود سهل انگاری نموده و به تعبیر دیگر با عمر و سرنوشت پناهجویان بازی می کند
پناهجویان افریقایی از جمله پناهجویان سومالی که به دلایل متعدد ناچار می شوند،فوج فوج وگروه گروه خاک افریقا را ترک کنند و خود را به کشورهای دیگر برسانند تا شاید مامنی پیدا کرده و از حقوق انسانی بهره مند شوند، در بسیاری از موارد چنین رویایی را به باد می سپارند. چرا که بسیاری از آنان در نیمه ی راه، جان خود را از شدت گرسنگی و بیماری از دست می دهند ویا زمانی که به کشوری چون ترکیه می رسند تمامی رویاهایشان نقش برآب می شود.
ترکیه یکی از کشورهایی است که هر ساله میزبان تعداد بسیار زیادی از پناهجویان افریقایی است. متاسفانه هر ساله آمارهای وحشتناکی به دست آژانس های خبری درباره ی وضعیت اسفناک این گونه پناهجویان در ترکیه می رسد که این آمارها حاکی از آن است که باید تلاشهای بیشتری را برای کمک به این پناهجویان انجام داد.
(کوتاهیه ) یکی از شهرهای ترکیه است که تعداد زیادی از پناهجویان افریقایی را در خود جای داده است . دولت ترکیه با دریافت مبالغ هنگفتی از سازمان ملل متحد وهمچنین سازمانهای حقوق بشری نه تنها هیچ تلاشی را برای کمک به این پناهجویان انجام نداده بلکه با دریافت پول خاک روز به روز این پناهجویان را تحت فشارهای مالی دیگری قرار می دهد. این در حالی است که در آن سوی کمترین امکانات بهداشتی و درمانی در اختیار پناهجویان سومالیایی قرار نمی گیرد که همین امر سبب شده تا تعداد بی شماری از کودکان سومالی (در خاک ترکیه) هنوز در مرداب سوتغذیه به سر ببرند و مادران آنها هم به دلیل عدم تغذیه درست نتوانند به کودکان خود شیر کافی بدهند.
در بسیاری از مناطق مسکونی این شهر که دولت ترکیه هزینه ی آن را تقبل کرده است، کمترین امکانات اولیه برای پناهجو وجود ندارد.(هتل کوشک ) یکی از هتلهای پناهجویی برای پناهجویان سومالیایی است که به عقیده ی برخی از پناهجویان ساکن در آن بیشتر از آن که به یک هتل پناهجویی شباهت داشته باشد به (زندان ابوالغریب ) درکشورعراق شباهت دارد . با این تفاوت که در زندان ابوالغریب حداقل برای زندانیان اکسیژن کافی وجود داشت اما در این گونه هتلها اکسیژن کافی وجود نداشته و در واقع پناهجویان علاوه بر بیماری سوء تغذیه و ناراحتی های گوارشی در این هتل غیراستاندارد به بیماریهای تنفسی هم دچار می شوند
.
در این هتل دهها خانواده ی سومالیایی زندگی می کنند (و اگر گزاف نگفته باشیم دهها خانواده پر جمعیت که در هم فشرده شده اند!!!) اتاقهای 2در 3 که تختخواب های زوار بیشترین فضای اتاق را پر کرده است. بوی تعفن سرتاسر هتل را گرفته است و انواع و اقسام بوهای شیمیایی در این هتل به مشام می رسد که یادآور کلاسهای علمی آزمایشگاههای شیمی در دانشگاه است . شرایط غیراستاندارد این هتل ،به گونه ای است که هر گونه بیماری امکان شیوع در آن وجود دارد که خطرش بیشتر گریبان کودکان زیر 5 سال سومالیایی را می گیرد .زیرا هم از لحاظ جسمی بسیار ضعیف و دچار سوءتغذیه هستند و هم به آنها رسیدگی کافی نمی شود. سازمان ملل به گونه ای حقوق کودکان را به کلی به دست فراموشی سپرده است و دولت ترکیه هم تا حالا نتوانسته است مطابق با ادعاهایش چیزی را در عمل ثابت کند. به همین روی هم موضع گیری ناشفاف دولت ترکیه وهم بی مسولیت کمیسیاریای عالی در خاک این کشور بدان جا ختم شده که تنها وتنها زمانی حاضر به کمکهای پزشکی به این پناهجویان هستند که صرفا بیماریهای جدی مانند ایست قلبی یا سکته ی مغزی و یا ناراحتی شدید کلیوی و مواردی از این دست جان پناهجو را تهدید کند. در این صورت خود را موظف به رسیدگی آن می داند به غیر از این، پناهجو با هر وضعیتی که باشد، باید خود به هر شکل و شیوه ای که بوده، مخارج بیماری و زندگی اش را تامین کند.
سرویس بهداشتی در این هتل دقیقا مانند زندان های جمهوری اسلامی ایران است. نه صابون و نه حتی دستمال توالتی برای نظافت. (طرح توالتهای این هتل مانند توالتهای 80 سال پیش است و کمتر روستایی یافت می شود که امروزه در سده ی 21 از اینگونه توالتها استفاده کنند) که البته چون مردم افریقا به گونه ای با این بدبختی ها بزرگ شده اند برای آنان بسیار عادی بوده و رنج چنین بی عدالتی هایی را کمتر لمس می کنند.
حسین یک مسلمان افراطی است که برای درمان دردش به آیات قرآن متوسل می شود. و می گوید: من درهنگام درد وبیماری تنها وتنها با توسل به آیه های قران تسکین می یابم.
اتاق حسین در بخش همکف این هتل است و تنها 2 متر با توالت این هتل فاصله دارد. بوی تعفن این توالت عرصه را بر هر انسانی تنگ می کند. بدون شک این فضای غیر استاندارد ناقل هزاران بیماری برای پناهجویانی چون حسین است
محمد جوان 20 ساله ی دیگری است که در این هتل زندگی می کند. وی درباره ی وضعیت پناهجویی خود می گوید: یکی از مسایلی که مرا بسیار آزار می دهد، سوء استفاده رسانه ای از مردم افریقا در رسانه های جهان است. وی در ادامه همین بحث با صدای حزن انگیزی می گوید
هر روز در سالن انتظارهتل کوشک از طریق کانال های (سی ان ان ) و (بی بی سی ) و (الجزیره) هم در اخبار انگلیسی وهم در اخبار عربی می بینیم و می شنویم که تا چه اندازه ای مردم افریقا در فشار هستند و مشاهده می کنیم که جناب آقای (بان کی مون) دبیر کل سازمان ملل در باره وضعیت خاص سومالی به جامعه ی جهانی هشدار می دهد. اینک به گونه ای ما تنها ابزاری هستیم تا بازار اخبار و گزارشهای رسانه ها داغ تر شود.در عرصه ی عمل، این رسانه ها و شخص آقای بان کی مون چه کاری برای ما انجام داده اند تا ما پژواک آن را در ترکیه یا حداقل در شهر کوتاهیه ی این کشور و یا در این هتل کوچک ببینیم؟
آیا رییس دولت ایالت متحده ی آمریکا (باراک اوباما) که ما باورمان این است که از قلب ملت افریقا برخاسته است از عمق فاجعه ی ما پناهجویان بی دفاع در کشور ترکیه خبر دارد؟بگذارید صادقانه بگویم اینجانب به این باور رسیده ام که رییس جمهور دولت آمریکا نمی خواهد تاثیر رو به تغییری بر وضعیت ما پناهجویان داشته باشد. وقتی که ایالت متحده ی امریکا بیش از هر کشوری در برابر جامعه ی جهانی و فجایع آن مسوول است. و وقتی پیش از رسیدگی به اوضاع پناهجویانی چون ما قبل از" بان کی مون" نظر آقای "اوباما " پرسیده می شود. از همه ی اینها مهمتر، زمانی که با نفوذترین رسانه در سرتاسر جهان رسانه های ایالت متحده ی امریکا است . چگونه است که راه حلی برای حل مشکل ما پیدا نشده است؟ حال من از شما می پرسم، ایا آقای اوباما نمی تواند در برابر کانالهای جهانی امریکا و دیگر کشورها تنها با چند جمله ی کوتاه، و صد البته با تحکم به دولت ترکیه هشدار دهد که چرا با سرنوشت این پناهجویان بی دفاع بازی می کند ؟ آیا حرف اوباما برای دولت ترکیه اعتباری ندارد؟همه ی ما می دانیم که مقر اصلی و مرکزی سازمان ملل در نیویورک است و این شهر در کشوری واقع شده است که باراک اوباما رییس دولت آن است . بنابراین قطعا کارکنان ومقامات ارشد کمیسیاریای عالی سازمان ملل در انکارا از رییس جمهور امریکا حساب می برند. نباید این را هم فراموش کنیم که مقامات بلند پایه ی این سازمان در ترکیه اکثرا آمریکایی هستند. بنابراین سکوت باراک اوباما در برابر ظلمهایی که به ما پناهجویان می شود به هیچ وجه قابل قبول نیست و من به عنوان یک جوان بی پناه سومالیایی که به هیچ وجه از عملکرد دولت ترکیه و نیز کمیسیاریای عالی سازمان ملل راضی نیستم، از شخص اوباما و باز هم تاکید می کنم شخص اوباما می خواهم که برای کمک به ما پناهجویان بی دفاع اقدامات فوری و جدی انجام دهد..
«انور» یکی دیگر از پناهجویان دراین هتل وهم اتاق حسین است.او اهل کشور (یمن) است اما اصالتا افریقایی است و با هواپیما از یمن به ترکیه فرار می کند.وی در باره مشکلات خود می گوید:
کشورهای حوزه ی خلیج ومنطقه هم مشکلات خاص خود را دارد. بدون تردید امکان یک زندگی آزاد با باورهای آزاد در آن وجود ندارد؛ وگرنه کدام انسان آزادی میهن خود را رها می کند و خود را در مرداب پناهجویی می اندازد که نمی دانیم سرنوشتمان به کدام ناکجا اباد کشیده می شود...
ادامه دارد....
تهیه و تنظیم: خبرنگار پناهجو سیروان عنایتی
جهت کمک رسانی به این پناهجویان لطفا با روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه تماس حاصل کنید
گزارش اختصاصی از وضعیت پناهجویان افریقایی در ترکیه(قسمت دوم
)
گزارش اختصاصی از وضعیت پناهجویان افریقایی در ترکیه
این گزارش در دو بخش تهیه شده است....
قسمت دوم
نکته : تمامی حقوق مادی ومعنوی این گزارش حقوق بشری متعلق به خبرنگاران پناهجو (انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در ترکیه) است. درج و انعکاس این گزارش توسط سازمان های حقوق بشری در سراسر گیتی نه تنها بلامانع بلکه ضروری است.
گرسنگی از شاخ آفریقا تا کوشک ترکیه
گزارشی درباره وضعیت پناهجویان افریقایی در ترکیه(قسمت دوم)
پناهجویان افریقایی از جمله پناهجویان سومالی که به دلایل متعدد ناچار می شوند،فوج فوج وگروه گروه خاک افریقا را ترک کنند و خود را به کشورهای دیگر برسانند تا شاید مامنی پیدا کرده و از حقوق انسانی بهره مند شوند، در بسیاری از موارد چنین رویایی را به باد می سپارند. چرا که بسیاری از آنان در نیمه ی راه، جان خود را از شدت گرسنگی و بیماری از دست می دهند ویا زمانی که به کشوری چون ترکیه می رسند تمامی رویاهایشان نقش برآب می شود.
(کوتاهیه ) یکی از شهرهای ترکیه است که تعداد زیادی از پناهجویان افریقایی را در خود جای داده است . دولت ترکیه با دریافت مبالغ هنگفتی از سازمان ملل متحد وهمچنین سازمانهای حقوق بشری نه تنها هیچ تلاشی را برای کمک به این پناهجویان انجام نداده بلکه با دریافت پول خاک روز به روز این پناهجویان را تحت فشارهای مالی دیگری قرار می دهد. این در حالی است که در آن سوی کمترین امکانات بهداشتی و درمانی در اختیار پناهجویان سومالیایی قرار نمی گیرد که همین امر سبب شده تا تعداد بی شماری از کودکان سومالی (در خاک ترکیه) هنوز در مرداب سوتغذیه به سر ببرند و مادران آنها هم به دلیل عدم تغذیه درست نتوانند به کودکان خود شیر کافی بدهند.
احمد پناهجوی بخت برگشته ی دیگری از کشور سومالیا است و معتقد است که از چاله به چاه افتاده است. از قحطی و گرسنگی افریقا گریخته و وارد سرزمینی شده که انسانیت حتی برای سازمانی چون کمیسیاریای عالی در آن بسیار کمرنگ شده است. احمد با صدایی اعتراض آمیز خاطر نشان می کند:
سومالیا و بیابانهای افریقا حداقل یک مزیت داشت. چرا که انسان می تواند در صحرای خشک آزادانه گردش کند و هیچ دیواری در برابرش ساخته نشده است؛ اما هتل کوشک تمامی آزادی فردی را از ما پناهجویان افریقایی گرفته است و بیشتر از آن که شبیه به یک هتل استاندارد پناهجویی باشد به زندان ابوالغریب در کشور عراق شباهت دارد، با این تفاوت که در ابوالغریب زندانیان سیاسی توسط عاملین صدام حسین شکنجه ی فیزیکی می شدند، اما در این هتل به جای شکنجه ی جسمانی، عمر و جوانی و هستی ما توسط کم کاریهای مسولین کمیساریای عالی به ورطه ی نابودی کشیده می شود!
احمد با صدایی رساتر از قبل می گوید :من به عنوان یک پناهجوی افریقایی که از قلب کشور
فقیر سومالیا به ترکیه و کمیساریای عالی پناه آورده ام، از سه چیز متنفرم، نخست؛ بی توجهی کمیساریای عالی سازمان ملل. دوم؛ رفتارهای غیرانسانی مسولان این سازمان در قبال ما پناهجویان افریقایی. سوم؛ از ساختمان منفور کمیساریای عالی که چهار دیواری اش با چند لایه سیم خاردار پوشیده شده است و ورودی اش همیشه به روی ما بسته است.دکتر "محمد محمدی" دکترای آمار و فعال در امور پناهندگی در این رابطه به خبرنگار" انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه" می گوید: اینجانب همراستا با دیگر همکارانم تحقیقات گسترده ای در رابطه با مشکلات پناهجویان انجام داده ایم .تمامی پناهجویان به صورت عام و پناهجویان افریقایی به صورت خاص (به ویژه پناهجویان سومالی ) به گونه ای از کم کاریها و سهل انگاریهای کمیسیاریای عالی در آنکارا شاکی و گله مند هستند. اما اگر بخواهیم گسترده تر به مشکلات پناهجویان افریقا نگاهی بیندازیم؛ گزارشهای آماری از آژانس پناهندگان سازمان ملل می تواند بسیاری از نکات مبهم را برای ما روشن سازد. مطابق گزارشهای این آژانس جهانی، آمار مرگ و میر پناهندگان سومالی که به اردوگاهها می رسند 15 برابر میزان معمول است و بیشترین میزان مرگ و میر مربوط به کودکان زیر 5 سال است.
دکتر محمدی در باره ی وضعیت اسفناک پناهندگان سومالی در افریقا می گوید: سازمان ملل اعلام کرده که در دو منطقه ی جنوب سومالی که 3/7میلیون گرسنه وجود دارد به صورت رسمی در آن جا خشکسالی اعلام شده است و همیشه تعداد زیادی از مردم سومالی وادار می شوند به (کنیا) شمال این کشور بگریزند. البته پیش از این به خاطر جنگهای قبیله ای وعشیره ای و حضور گروههای تندرو این فرار صورت می گرفت؛ اما امروزه مشکلات قحطی و سو تغذیه موجب می شود تا مردم سومالی فرار را بر قرار ترجیح دهند و راه آواره گی را در پیش بگیرند.
محمدی در ادامه اضافه می کند : (ولری اموس) هماهنگ کننده ی امداد اضطراری که منصوب به دبیر کل سازمان ملل متحد است، طبق آمار ارایه شده به گزارشگران بیان داشته : حدود 12.4 ملیون نفر در کشورهای (کنیا) و(اتیوپی ) و(سومالی ) و(جیبوتی) به شدت نیازمند کمک فوری هستند و شرایط هم روز به روز وخیم تر می شود.
وی به نقل از اموس می گوید: در حال حاضر به 1/4 میلیارد دلار برای نجات جان انسانها نیاز فوری احساس می شود.....
..........................
حال که تا این اندازه از عمق فاجعه در باره ی مردم سومالیا و گرسنگی و فقر در میان کودکان افریقا آن هم از زبان گزارشگران خود سازمان ملل اطلاع یافتیم؛ چرا کمیساریای عالی سازمان ملل در رسیدگی به چنین اموری کوتاهی کرده و هیچ سازمان دیگری به طور مستقل وارد این مقوله نمی شد؟!!!آیا کمیساریای عالی سازمان ملل نمی دانند که آژانس های رسمی این سازمان از احتمال مرگ یک میلیون کودک سومالیایی از شدت گرسنگی خبر داده اند؟
آیا این سازمان اطلاع ندارد که مطابق با آمارهای مرکزی همین سازمان حدود 12میلیون نفر در منطقه شاخ افریقا با خطر گرسنگی و سوء تغذیه روبه رو هستند؟آیا آگاهی ندارند که حتی خبرگزاری آلمان از ژورهانسبورگ گزارش می دهد که در ارودگاه آوراگان دادات مجتمعی که چهار برابر بیش از ظرفیت آن آواره در آن جای داده شده، میزبان چهارصد انسان بی پناه است و با کمال تاسف شاهد افزایش وحشتناک نرخ مرگ و میر کودکان زیر پنج سال از 1/2 به ازای هر هزار کودک به 1/8 در برخی مناطق رسیده است؟
که این فشردگی جغرافیایی و عدم وجود فضای استاندارد موجب مرگ صدها و هزاران کودک بی گناه می شود؟
خبرنگاران پناهجوی انجمن صنفی حمایت از پناهجویان ایرانی در ترکیه که از قلب جامعه ی پناهجویی تشکیل شده و مطابق با آرمان خود که همانا رسانه ای کردن مشکلات جامعه پناهجویی است؛ خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد؛جناب اقای "بان کی مون" درباره چنین فاجعه ای هشدار می دهند...که:
دفتر کمیسیاریای عالی پناهندگان سازمان ملل واقع در آنکارا با ارایه اسناد ومدارکی که در این گزارش بیان شده، در قبال جان پناهجویان بی توجه بوده و سهل انگاری کارکنان این سازمان سبب به خطر افتادن جان بسیاری از کودکان افریقایی شده است. عدم رسیدگی کارکنان این سازمان در خصوص پرونده پناهجویان افریقایی بارها و بارها فجایای غیرقابل جبرانی به همراه داشته است. چنان چه جان بسیاری از پناهجویان سومالیایی به ویژه کودکان سومالیایی در حین پروسه ی رسیدگی به پرونده پناهندگی آنان به خطر افتاده و بارها و بارها شاهد مرگ و میر کودکانی هستیم که از شاخ افریقا پیکر نیمه جان خود را به ترکیه رسانده و در ترکیه برای همیشه حیات خود را از دست داده اند. پناهجویان افریقایی پناه آورده به کمیساریای عالی نه تنها مشکلی از مشکلات آنان حل نشده بلکه علاوه بر بیماری سوءتغذیه که با آن دست و پنجه نرم می کردند امروزه به انواع و اقسام بیماریهایی عفونی،پوستی و گوراشی مبتلا شده اند. نگاهی گذرا به هتل کوشک (ترکیه_کوتاهیه) و کنترل اتاقها وسیستم تهویه ی هوا و سرویسهای بهداشتی و ... سندی قابل قبول است که از تمامی فعالین حقوق بشری درخواست می کنیم که این هتل را مورد بازدید خود قرار داده و برای چنین معضلی چاره ای بیاندیشند...
با نهایت تشکر
خبرنگاران پناهجو(انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه)
تهیه و تنظیم: خبرنگار پناهجو سیروان عنایتی
جهت کمک رسانی به این پناهجویان لطفا با روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی_ترکیه تماس حاصل کنید
enteshare an baraye tamame saythaye jahan ham azad va hata zaroory ast.
hotel koshk mehvare aslie gozaresh ast hatman photoye hotel dar ebteda qarar dahid.
2 kodaki ke dar aghoshe man(sirwan Enayati = khabar negare panahjoo) hastand fateme va qader ahle afriqa hastand va dochare soe taghzie hastand.
pesare lebas sepid ahle yaman ast (anwar)
pesare lebas siah hosein ast ahle somali ke yek goni poshte sare ost.4 pesare digar dar salone hotel koshk neshasteand ke dar gozaresh be anha eshare shode ast.
dar zemn 4 photo ham alave bar photohaye khodam be matlab ezafe kardeam 2taye anha az gorsnegie africa 2 taye anha ham az hoshdare obama va bi tafavotie bankey mon.
lotfan tamame photoha ra be zibayee dar beyne matne gozaresh taqsim konid.
faramoosh nashavad ke gozaresh tolani va khaste konande mishavad be hamin jahat tosie mishavad dar 2 bakhshe poshte sare ham montasher konid yeki pas az digary.
bayad dolate nashafaf va by masooliate torkie ra tahta feshar qarar dahim.
matne gozaresh be sharhe zir ast (taze tarin karhaye anjoman dar torkie);
lotfan photoha ra ham montasher konid
ba tashakor
انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در ترکیه
درج و انعکاس این گزارش توسط سازمان های حقوق بشری در سراسر گیتی نه تنها بلامانع بلکه ضروری است.
نامه یک کودک پناهنده به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل:
بشنو از کودکی که نتوانست صدای مادرش را در دبستان تلفظ کند...
ویرایش متن :سیروان عنایتی
با سلام
کیمیا دختر کاکابرار علیمرادی(روزنامه نگار کرد ایران وخبرنگارهفته نامه های ندای جامعه ونوای وقت درایران وخبرنگارکوردانه در ترکیه) است که حدودا 8 سال سن داردمصاحبه کاکابرار علی مرادی با وکلای کمیساریای عالی بار گذشته بی جهت 40 روز عقب افتاد و به تازگی و برای بار دوم کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل 2 ماه دیگر مصاحبه اش را به تعویق انداخته است... این نامه ی کیمیا دختر وی است که به علت بیماری و شرایط روحی روانی پدر و مادرش، دست به قلم برد و در دل کودکانه اش را نوشت... زحمت ویرایش این متن به عهده سیروان عنایتی خبرنگار پناهجو در ترکیه بوده است... ...نامه ی یک کودک پناهنده ی کرد به سازمان ملل******نامه یک کودک پناهنده به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل: بشنو از کودکی که نتوانست صدای مادرش را در دبستان تلفظ کند... بشنو صدای دختر بچه ای که نتوانست صدای مادر خودش را در دبستان تلفظ کند و در آسایش زندگی کند. بشنو صدای کودکی که از همان کودکی طعم آوارگی را باید بچشد و در ترس و هراس آینده اش، در غربت بهترین دوران عمرش را سپری کند.بشنوید صدای کودک ایرانی و کورد را که کیف و کتابهای سال اول دبستانش را که مامورین اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی ایران ان را بازدید و بر زمین ریختند و من تنها از چند متری به دست مامورین نگاه می کردم و به برگ برگ شدن کتابهایم... ای وکلای گرامی و دلسوز من کودکی 8 ساله به نام کیمیا علیمرادی میرحصاری هستم از جنس ادم ،از سرزمین ایران و هم اکنون پناهنده ... کشور ترکیه مرا به عنوان دختر خود حساب کرده است... از چند سال گذشته تا کنون دچار مریضی خونریزی بینی هستم و هر چند روز یک بار مرابه کام مرگ می کشاند.عکس من نشانگر صداقت گفته هایم است. لطفا به خوبی بدان توجه کنید...حال که از وضعیت من خبردار شده اید...شما را به سوگند وکالتتان قسم می دهم، خودتان شرایط اسفناک ما را بنگرید. متاسفانه خانواده ی من به دلیل تغییرات پی در پی تاریخ مصاحبه؛ در وضعیت روحی و روانی نابسامانی به سر می برند. نگرانی خانواده بیشتر به خاطر من است...من نیز نیازمند کمک شما و مراقبتتان هستم و دست مساعدت و یاری به سوی شما دراز می کنم.لطفا پرونده ی ما را بیش از این به تاخیر نیاندازید و هر چه زودتر دختر یک خبرنگار کرد بی پناه را از این شرایط طاقت فرسا نجات دهید.با تشکر کیمیا علیمرادی
افراد یا سازمانهایی که تمایل دارند به پناهجویان در ترکیه کمک رسانی کنند می توانند جهت دریافت اطلاعات بیشتر درباره ی اینگونه پناهجویان با انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در ترکیه تماس حاصل نمایند.
با سپاس بسیار، روابط عمومی انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی
این وبلاگ متعلق به سازمان شورای اتحاد ملی کرمانشاه ایلام و لرستان میباشد که در آینده نچندان دور وب سایت رسمی برای این سازمان ساخته میشود تا ساختن وب سایت رسمی از راه این وبلاگ اخبار و فعالیتهای سازمان شورای اتحاد ملی کرمانشاه ایلام و لرستان را دنبال کنید
برزو احمدی - پیرامون تبعات دستکاریهای کلام
-
برزو احمدی - پیرامون تبعات دستکاریهای کلام
پیرامون تبعات دستکاریهای کلام
غاز سخن:
در یادداشت پیشین راجع به دستکاریها و تغییرات انجام شده در یک کلام پرس...
kak ali mehrabi newroz tv kanalikurdi بژی یارسان
-
kak ali mehrabi newroz tv kanalikurdi بژی یارسان
ڕێزدار علی مهرابی له نهوروز تێ ڤێ،باسێک له سهر سازمان دموکراتیک یارسان
و شهوراێ وه ناو ملی ئێران.
...
اطلاعیه ی کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
-
قابل توجه بازدیدکنندگان گرامی در ایران و خارج از ایران
پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی که قبلا
فیلتر شده بود . لذا جهت ادامه...