Pages

۱۳۹۰ بهمن ۱۴, جمعه

دستاورد حکومت اسلامی؛ تن فروشی دختران ایرانی در مالزی

امام کارتونی مذهب کارتونی تفکر کارتونی  سیاست کارتونی
در این ویدو خمینی مردم ایران را متهم میکند که آزادی را در پایین تنه میبینند و به آلت تناسلی خود اشاره میکند.




دستاورد حکومت اسلامی؛ تن فروشی دختران ایرانی در مالزی

سایت توریست آنلاین: شب‌های عربی دوشیزگان خاورمیانه

به گزارش توریست مالزی و به نقل از خبرگزاری‌های مالزی، پلیس اعتقاد دارد دوشیزگان به هدف جذب مردان از کشورهای یمن، ایران و عراق وارد مالزی می‌شوند.
پلیس پس از دستگیری 15 روسپی اهل خاورمیانه در عملیات کوالالامپور و سلانگور گفت آن‌ها به نام تحصیل در موسسات آموزش زبان و با ویزای تحصیلی یا در پاره‌ای مواقع با ویزای توریستی و اقامت سه ماهه وارد مالزی شده و به کار روسپیگری می‌پردازند.
پلیس مالزی در موارد مشابه با شدت عمل وارد شده و مجرمان را برابر با قوانین قاچاق انسان مجازات خواهد کرد.

سال گذشته پلیس 116 مورد قاچاق انسان را پیگیری کرد در حالی که این رقم در سال 2010 برابر با 132 مورد بود.
--------------------------------

مقوا ای امام، مقوا ای امام


جعفر پویه
تنها 24 ساعت پس از ظهور خمینی مقوایی در فرودگاه، بهشت زهرا و مدرسه رفاه، سراسر جامعه از طنزهایی که خمینی مقوایی و ابتکار جهالت بار ستاد برگزاری مراسم دهه فجر را هدف قرار می دهد، پر شد. شدت و گزندگی طنزهای جوانان به حدی بود که نه تنها تلویزیون و دستگاه تبلیغاتی رژیم جرات نشان دادن این نمایش مسخره را نیافتند، بلکه بازخورد آن در جامعه، سیاه رویی برای آنان به بار آورد.

بررسی کلی طنزهای ساخته شده نشان از نفرت عمومی مردم از رژیم و بنیانگذار آن خمینی دارد؛ رژیمی که این روزها در دریای فساد سیاسی و اقتصادی دست و پا می زند و پایوران فاسد و تبهکار آن سقوط ارزشهای فرهنگی و اسلامی خود را در پیش چشم مردم تماشا می کنند.
دستاویز قرار دادن امام مقوایی و با زبان اشاره خمینی به تمسخر گرفته شده را در شکل و نوع ساختن طنزها می شود به خوبی دید. از "مقوا ای امام، مقوا ای امام" تا "روح منی مقوا، بت شکنی مقوا" کاملن مشخص می کند که مضحکه این میدان، بنیانگذار رژیم جمهوری اسلامی، روح الله خمینی است. هرچند ابتکار ستاد برگزاری "دهه فجر" که از امربران علی خامنه ای، جانشین خمینی است، نشان می دهد که خودبینی و کوته فکری او کار را به جایی رسانده که گردانهای نظامی را وادار به ادای احترام به تکه ای کاغذ و مقوا می کند و حمید رضا حاج بابایی، وزیر آموزش جامانده از مراسم استقبال آن روزهای خمینی برای جا گرفتن در کنار ماکت مقوایی او سر از پا نمی شناسد.
به این دلیل است که کسی در فضای مجازی سووالی طرح می کند و می پرسد: "با دو متر مربع مقوا، چند امام کامل می توان ساخت؟" و دیگری می نویسد: " آب نزنيد راه را، نگار مقوايیه، ..." و کسی خبر می دهد که: "با توجه به بارانی بودن هوای تهران متاسفانه با خبر شدیم، لحظاتی پیش امام پاره شد."

بدیهی است در این روزهای سقوط ارزش پول ملی که نرخ برابری آن با دلار به حدود دو هزار تومان رسیده، گرانی و فقر و بیکاری بیداد می کند، مردم با قبضهای سرسام آور برق و گاز روبرو هستند، در حالی که پایوران رژیم در فساد، دزدی و اختلاس غرق شده اند و در روزهایی که دروغ خمینی در گورستان بهشت زهرا به یاد آورده می شود که گفت، "دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی می کنیم، دلخوش به این مقدار نباشید ..."، مردم اینگونه با دستاویز قرار دادن ماکت مقوایی ساخت دستگاه تبلیغاتی علی خامنه ای، با رژیم و بنیانگذار آن تسویه حساب می کنند.
------------------
پەنابەرانی كوردی ئێرانی لە هەرێمی كوردستان خوازیاری چارەسەر كردنی كێشەكانیانن
كوردپا: بەشێك لە پەنابەرانی كوردستانی ئێران بە مەبەستی چارەسەریی كێشەكانیان سەردانی نووسینگەی پارلەمانی حكوومەتی هەرێمی كوردستانیان لە سلێمانی كردووە.
حەسەن ئەحمەد نوێنەری پەنابەرانی كوردستانی ئێران لە هەڵەبجەی تازە بە ماڵپەڕی ئاوێنەی راگەیاندووە، زیاتر لە30 ساڵە لە هەرێمی كوردستان نیشتەجێن و لە بواری رەگەزنامە و مووچەوە كێشەیەكی زۆرمان هەیە.

حەسەن ئەحمەد ئەوەشی خستۆتەروو، "كاتێك خوێندكارەكانمان خوێندنی ئامادەیی تەواو دەكەن، لە زانكۆ و پەیمانگەكانی هەرێمی كوردستاندا زۆر بە ئەستەم وەردەگیرێن".

ئەندامانی نووسینگەی پارلەمانتارانی هەرێمی كوردستان لە سلێمانی بەلێنیان داوە كە داواكارییەكانیان بگەیەننە پارلەمانی كوردستان.

ماوەیەك لەمەوبەریش بەرپرسی گشتیی ئاسایشی هەولێر رایگەیاندبوو، كێشەیەكی زۆر بۆ پەنابەرانی كوردستانی ئێران لە هەرێمی كوردستان هەیە.

ئەو لێپرسراوە ئاشكراشی كردووە، لە ساڵی 2011 نزیك بە 140 ژنی كوردستانی ئێران بە هۆی كێشەی سیاسی و كۆمەڵایەتیی روویان لە هەرێمی كوردستان كردووە.
/////////////////////////
حسین خلیفه: زبور حقیقت لقبی برای دفاتر دورە"سید براکە"است و نام یک دفتر خاص نیست
گفتگوی اختصاصی آژانس خبررسانی کُردپا پیرامون کشف دفتر "زبور حقیقت" کتب مقدس پیروان آیین یاری با آقای حسین خلیفه 

کُردپا: جناب حسین خلیفه با درود و آرزوی بهروزی

ح. خلیفه: با درود و عرض سپاسگزاری بخاطر اهمیتی کە برای این موضوع قائل شدەاید.

کُردپا: چرا تاکنون این مسئله روشن نگردیده که کتاب مذکور در چه مقطع تاریخی- آیینی کردستان نوشته شده و مؤلف اصلی آن چه کسی است؟چون بنا به منابع موجود گفته می‌شود که چندین نسخه دست نوشته از این کتاب موجود می‌باشد.

ح. خلیفه: اگر منظور این نسخە خطی باشد کە اکنون و بە اشتباە تحت عنوان "زبور حقیقت" از ‌آن نام بردە می‌شود، در سال ١٣٣٥ توسط شادروان خلیفە یارمراد ( پدر بزرگ نگارندە ) کپی برداری خطی شدە. یعنی در این سال نوشتن آن به‌پایان رسیدە است. 

این اثر یک مجموعە از دفاتر یاری می‌باشد کە در یک نسخە ٢٠٩٢ صفحەای در اندازە ٢١× ٣٣ سانتیمتری گردآوری شدەاند.
در مورد اینکە فرمودەاید کە نسخه‌هایی از این دفتر در جاهای دیگری موجود می‌باشد، باید گفت کە متأسفانە این دفتر در بین سال‌های ١٩٨٦ و ١٩٨٨مورد سوء بهرەبرداری قرار گرفت و احتمالا نسخە یا نسخی از آن بدون اطلاع صاحب اصلی آن( وارث ) بفروش رفتە باشد.

نا گفتە نماند کە دفاتر یاری در اشکال جداگانە و منفرد خود هموارە در دسترس انسان‌های اهل‌یاری بودە و بسیاری از آنها نیز در سال‌های اخیر بە چاپ رسیدەاند، اما این مجموعە یک اثر خانوادگی و منحصر به‌فرد است.

به‌نسبت مولفان اصلی و زمان تألیف دفاتر یاری می‌توان گفت کە آنها در مقاطع زمانی متفاوتی تألیف شدەاند و بنابر این سرایندە واحدی نیز ندارد. نسخە خطی مورد بحث از سە بخش تشکیل شدە است بخش اول آن از نظر تاریخی بە عصر ما نزدیکتر است، شامل دفاتری می‌شود کە در زمان و تحت زعامت سید حیدر معروف بە سید براکە گوران ( ٢٠٩ ــ ٢٩٩ ه ق) سرودە شدەاند. 

این دفاتر شامل ٣٦ دفتر است کە بنام سرایندگان آنها نامگذاری شدەاند، با اضافە کلام‌هایی از سید براکە و فرزند و نوە ایشان سید ایاز و سید رستم. در واقع در همین مقطع تاریخی است کە لقب "زبور حقیقت" برای دفاتر دورە سید براکە انتخاب و به‌کار گرفتە میشود. 
متعاقبا و به‌سال ١٣١٣شمسی مهری نیز توسط تکیە توت شامی، با حک عنوان "جام جم زبور حقیقت" تهیە و برای تأیید اسناد و دفاتر تهیە و به‌کار گرفتە می‌شود. نسخە خطی مرحوم یارمراد خلیفە بە این مهر و همچنین امضای مسند نشین آن زمان تکیە، شادروانان سید شمس الدین حیدری و سید سیف الدین حیدری و همچنین سید نصرالدین حیدری کە هم اکنون مسند نشین آن خاندان می‌باشند مزین گشتە است. در نتیجە می‌بینیم کە زبور حقیقت فقط کاربرد لقبی دارد و مختص زمان خاصی است و نمی‌تواند نام یک اثر بخصوص باشد . همانطور کە گفتە شد هر کدام از دفاتر یاری نام خاص خود را دارند به‌عنوان مثال دفتر زمان سلطان سهاک را پردیوری، دیوانە گورە یا سر انجام می‌نامند. دفاتر دورەهای میانی، از قبیل دفتر ایلبگی جاف، دفتر خان الماس و دفتر شیخ امیر نیز با نام سرایندگان آنها نامگذاری شدەاند و به‌همان صورت دفاتر دورە سید براکە. 

بخش‌های بعدی این نسخە خطی را دفتر شیخ امیر ( اواسط قرن ١٢ ه ق) و بخش آخر آن‌را دفتر پردیوری (قرن هفتم ه ق) تشکیل می‌دهند . از دفتر پردیوری تحت عنوان‌های "دفتر دیوانە گورە" و "دفتر سر انجام" نیز نام بردە می‌شود. تألیف دفتر پردیوری منسوب بە پیر موسی، ملقب بە قلم زر از یاران هفتتنی سلطان سهاک می‌باشد. 

دفتر پردیوری شامل کلام‌هایی منسوب بە بهلول (قرن دوم ه-ق)، دورە بابا سرهنگ دودانی (قرن ٤چهارم ق)، دورە شاە خوشین لرستانی (قرن پنجم ه-ق)، دورە بابا ناووس جاف و بابا جلیل را نیز شامل می‌شود کە از چگونگی و زمان گردآوری آنها در این دفتر اطلاع موثقی در دست نیست. 

کُردپا: مباحث محوری محتوای کتاب زبور حقیقت از چه چیزی حکایت دارد و تفاوت آن با کتاب مقدس "سرانجام" چه می‌باشد؟ 

ح. خلیفه: همانطور پیشتر اشارە شد زبور حقیقت لقبی برای دفاتر دورە سید براکە است و نام یک دفتر خاص نیست. 
دفتر سرانجام ، دفتر پردیوری یا دیوان گورە هر سە مصداق یک اثر هستند و آن مجموعە کلام‌هایی است کە در زمان سلطان سهاک تدوین شدەاند. متأسفانە به‌خاطر فضای حاکم بر جامعە، پیروان آیین یاری هنوز نتونستەاند آزادانە و بدون تأثیرات جانبی در مورد باور خود بە کاوش بپردازند و در مورد مسایل آیینی برای مثال، به‌کارگیری عنوان واحد برای نام آیین یا دفاتر خود همسویی ایجاد کنند. به‌همین خاطر مشکل چندگانگی در مورد کاربرد عنوان‌ها هنوز بر جای خود باقی است. از طرف دیگر عنوان‌های بی مصداقی مانند اهل حق، کاکەیی، آل حق ، علی الهی و شیطانپرست نیز همچنان بر سر این دین و پیروان آن سنگینی می‌کنند. 

در مورد محتویات دفترها می‌توان این‌چنین خلاصە کرد: دفتر دورە پردیوری دفتر مرجع پیروان یاری می‌باشد. در این دفتر کە به‌زبان کردی هورامی و به‌نظم سرودە شدە است، ما با اصول اعتقادی یاری، شکل‌گیری و سیر تکاملی آیین یاری، ظهور شخصیت‌ها و "جم" های خاونکاری و رسالت‌های آنها آشنا می‌شویم. این دفتر شامل دیالوگ و آموزەهایی از سلطان سهاک و دیگر ایزدانی است کە تحت عنوان‌های هفتن، هفتوانە، چلتن، چلانە، هفتاد و دو پیر شاهو و ....... از آنها نام بردە می‌شود. از طریق این دفتر ما بە پیمانی موسوم بە "بیاوبس پردیوری" (قرارداد پردیوری) پی می‌بریم و می‌فهمیم کە در آن دورە بدنبال یک توافق جمعی، افق‌ها، آرزوها و اهداف سیاسی و اجتماعی جامعە ترسیم شدەاند و الگوی رهبری جامعە بر اساس نظام "پیر و دلیلی" برای نیل بە آنها طراحی و بکار گرفتە شدە است. در این دورە است کە زبان کردی به‌عنوان زبان دین بکار گرفتە می‌شود و تقدس می‌یابد. از طریق همین دفتر است کە استورەهای باستانی، به‌ویژە اسطورەهای ماد میترائی وارد باورهای دینی می‌شوند و تقدس می‌یابند، و از طریق همین دفتر است کە مکان‌ها و شخصیت‌های کردستانی بە مقدسات یارسانی تبدیل می‌شوند.

زبان دفاتر دورە میانی و دورە سید براکە نیز زبان کردی و در قالب نظم است. این دفاتر را می‌توان بە گونەای تفسیر مقولات مطرح در دفتر پردیوری دانست کە با زبان نطم بە تصویر کشیدە شدەاند. به‌عنوان مثال شیخ امیر دست توانایی در به‌تصویر کشیدن مقولە ظهور و حلول ذات و روح دارد، در حالی‌کە دفاتر دورە سید براکە بیشتر حالات شوق، جذبە و دیدار با ذات‌ها را ترسیم می‌کنند و بە بیان حالات کشف و شهود می‌پردازند. اعتراض بە وضعیت ناگوار سیاسی، اجتماعی عهد قاجار و اشتیاق برای قیام، یکی دیگر از مشخصەهای کلام‌های این دورە می‌باشد. 

کُردپا: دلیل این مسئله که هرگاه دست‌نوشته و یا نسخه‌ای مرتبط با آیین یارسان کشف می‌گردد از سوی پیروان آن مقدس قلمداد شده و یکی از خانواده‌های یارسان خود را مالک آن دانسته و مانع از تحقیقات لازم جهت شناخت هر چه بیشتر آن می‌شوند؟

ح. خلیفه: اینکە کسانی خود را مالک دفترها دانستە و مانع از انتشار آنها شدە باشد زیاد صدق نمی‌کند. همان‌طور کە پیشتر عرض کردم دفاتر یاری هموارە در اختیار علاقمندان بودە است و بسیاری از آنها به‌طرق مختلف چاپ و تکثیر شدە‌اند و اکنون نیز در بازار قابل خریداری می‌باشند. باید بە این موضوع نیز توجە داشت کە همین احتیاط کردن‌ها و راز نگهداشتن‌ها بودە است کە جامعە یارسان را حفظ نمودە و امکان ادامە حیات را برای آنها و دفاترشان فراهم آوردە است. گذشتە از این‌ها، علاقمندی بە ادبیات یارسانی نیز در این سال‌های اخیر رونق یافتە است و توجە دیگران را به‌خود جلب کردە است. دلیلش نیز ایجاد تغییر مثبت نگرش جامعە بە یاری و پیروان آن از طرفی و فعال شدن خود جامعە یارسان از طرف دیگر است.

آنچە ویژە این نسخە مورد ذکر است، این است کە این مجموعە‌ای است از دفاتر یاری کە در یک جلد و به‌منظور یادگار و میراث خانوادگی تهیە شدە است. در نتیجە استفادە از آن نیز باید از طریق مشروع و قانونی آن انجام بگیرد.

بە باور من، به‌کارگیری عباراتی از قبیل پیدا شدن یا کشف زبور حقیقت در نروژ، و یا نوشتە شدن آن در غاری در دالهو و خارج شدن آن توسط بهروز خلیفە و شایعاتی از این قبیل کە اخیرا در برخی از سایت‌ها منتشر شدە است ، بعضا به‌منظور خود مطرح کردن و بزرگ‌نمایی و بازاریابی است و می‌توان آن‌را در راستای نوعی سوداگری دانست. بعضی از رسانەها نیز فقط بە نقل قول پرداختەاند و از واقعیت‌ها بی‌خبرند و من خوشحالم کە شما از این طریق مردم را با حقایق آشنا می‌سازید.
اینکە خلیفە یارمراد این دفاتر را بە بهروز سپردە است و یا توسط ایشان پیدا شدە صحت ندارد. جهت اطلاع شما و خوانندگان باید عرض کنم کە خلیفە یارمراد به‌سال ١٣٥١ و یک‌سال قبل از تولد بهروز از دنیا رفتە بود. این دفتر بعد از مرگ خلیفە یارمراد به‌عنوان ارث بە فرزند ارشد ایشان خلیفە مرحوم خلیفە اللەمراد( پدر نگارندە) رسیدە است و به‌سال ١٣٨١توسط ایشان، از ایران خارج شدە و طی هشت سال اقامت در اردوگاه‌های پناهندگی عراق از آن نگهداری کردە است و در سال ١٩٨٨ آن‌را بە نروژ آوردە است. این دفتر هیچ‌وقت گم نشدە است تا کسی آن‌را پیدا کردە باشد، اما این دفتر بعد از فوت پدر در سال ١٩٩٨ توسط دیگر اعضای خانوادە غصب و از طریق بهروز و بدون صلاحدید دیگر اعضای خانوادە و مالک اصلی آن از نروژ خارج شدە است. 

کُردپا: در آینده چه برنامه‌های برای نسخه‌ی کتاب زبور حقیقت که در دسترس شماست دارید و در کجا آن را به چاپ می‌رسانید؟

ح. خلیفه: من بودجە مالی برای چاپ آن‌را ندارم، ولی مایلم برای تحقق آن با هر طرف دیگری کە امکان این را داشتە باشد، همکاری کنم بی آنکە انگیزە مالی داشتە باشم. البتە قصد دارم به‌منظور جلوگیری از هر گونە سوء بهرەبرداری کل این دفتر را به‌شیوە pdf و از طریق سایت‌های اینترنتی، از جملە سایت کُردپا مجانا در اختیار علاقمندان قرار دهم. 
علاقمندان میتوانند جهت همفکری و کسب اطلاعات بیشتر از طریق شمارە موبایل و ایمیل زیر با اینجانب تماس حاصل نمایند.
0047 45025199
khalifehh@hotmail.com 

کُردپا: با سپاس از قبول این گفتگو و آرزوی سربلندی برای شما
ح. خلیفه: مجددأ از اینکە وقت خود را بە این موضوع اختصاص دادەاید بسیار سپاسگزارم. این موضوع برای خیلی‌ها، به‌ویژە مردم یارسان اهمیت دارد و بە نسبت این اطلاع رسانی خوشحال خواهند شد.
بە درود و سپاس فراوان
حسین خلیفە 
//////////////////////

وبلاگ؛ مقوايی‌شدن امام راحل در دوران امام جاهل

وبلاگ sogholmeh.wordpress




مجموعه‌عكس‌های «مراسم نمادين ورود تاريخی امام خمينی (ره) به ميهن اسلامی» پوزخندی تلخ است به سرشت و سرنوشت يكسان همه‌ی انقلاب‌های ايدئولوژيك: فروكاسته‌شدن و چلانده‌شدن آرام‌آرام ارزش‌ها و آرمان‌ها و از ميان برداشتن يك‌به‌يكِ ياران ديروز و رسيدن به تصويری تخت و خوانشی تك‌بعدی از انقلاب و ضد انقلاب.

بازنمايی تصوير پلكان معروف هواپيمای ايرفرانس در اين سال‌ها در دست‌گاه تبليغاتی جمهوری‌اسلامی گواهی بر همين ادعا است كه نخستين هم‌رزمان همه‌ی انقلاب‌های ايدئولوژيك يكی يكی به دست آن كسی كه از همه فرصت‌طلب‌تر و فريب‌كارتر است حذف يا طرد می‌شوند. پله‌های پلكان هواپيما يكی يكی حذف می‌شود تا تنها پله‌ی آخر پيدا باشد كه خمينی دست در دست مهمان‌دار ايستاده است،‌ هم‌چون اسطوره‌ای يخ‌زده در زمان و مكان كه نه راه پسی دارد و نه راه پيشی. اسطوره‌ای كه در حال حركت نيست، برای هميشه همان جا ايستاده است و انگار ميلی (يا اجازه‌ای) برای ورود به «ميهن اسلامی» ندارد.
آن فرصت‌طلب فريبكار همه‌ی انقلاب‌های ايدئولوژيك اما در كسوت يك دباغ ماهر يكی يكی خودی‌ها را به صف ناخودی‌های پلشت و ناخالص و بی‌بصيرت می‌راند و دست‌گاه تبليغاتی زير فرمان او هم، روز از پس روز، نياز بيش‌تری می‌بيند برای تاكيد بر انقلاب ناب و راستين كه هيچ مفهوم و معنای دقيق و مشخصی ندارد اما مصداقش در همه حال همان «رهبر فرزانه» است. آن چه استالين بر سر تروتسكی‌ها و خامنه‌ای بر سر احمدخمينی‌ها و رفسنجانی‌ها آورد همه نمونه‌ای از همين روايت كلاسيك «انقلاب» است كه به‌خوبی در داستان «مزرعه‌ی حيوانات» جورج اورول نمادينه شده است.

نكته‌ای جالب و كم‌تر ناگفته اما اين است كه «جانشين رهبر انقلاب» پس از برداشتن همه‌ی رقيبان از سر راه، به خود «رهبر فقيد انقلاب» هم رشك می‌ورزد و می‌كوشد كم كمك از زير سايه‌ی سنگين او به درآيد. چسباندن نام «امام» به خامنه‌ای كه نخست از سوی پاچه‌خواران دوآتشه و به شكلی پراكنده آغاز شد،‌ كم كمك به اصلی خدشه‌ناپذير در تبليغات رژيم بدل می‌شود و خامنه‌ای پس از تثبيت و كنار گذاشتن «مقام عظما» برای خود، چشم به تسخير جای‌گاه «امام» دوخته است. اين روند نشانه‌ای از همان رشك و عدم اعتماد به نفس خامنه‌ای در برابر ميراث سنگين «امام راحل» است. برای «امام شدن» خامنه‌ای، خمينی بايد زبانش را ببندد،‌ تخت و يك‌بعدی شود و تنها در هيات يك امام مقوايی، برای هميشه در انتظار ورود تاريخی به ميهن اسلامی بماند. امام سطحی،‌ امام در سطح مانده، با آرايش و جلوه‌ای مصنوعی و تحت‌الحفظ قرائت خاص «آقا» از شرايط موجود. امام هايپررئال!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر