ایلام کهن ترین تمدن جهان ایلام نام یکی از تمدنهای کردستان و ایران است که از سال ۳۲۰۰ پیش از میلاد تا ۶۴۰ سال
قبل از تولد مسیح، در بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات ایران گسترده بودند.(تاریخ مکتوب موجود از ۳۲۰۰ پیش از میلاد است. تمدن ایلام یکی از قدیمیترین و نخستین تمدنهای جهان است. بر اساس بخشبندی جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، ایلام ، کهگیلویه و بویراحمد و بخشهایی کوچک از استانهای فارس ، بوشهر، لرستان، استان چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه و در دورانهایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل میشد.
نام این قوم هالتامتی (Haltamti) و سپس آتامتی (Atamti) بود که اکدیان آن را عیلام تلفظ میکرده و در کتابِ مقدس یهودیان نیز به همین شکل آورده شدهاست. این واژه به معنای «کوهستانی» است، که به محل زندگی این مردمان در دامنههای زاگرس اشاره دارد.
تمدنهای باستانی آسیای غربی
میانرودان، سومر، اکد، آشور، بابل
حتیان، هیتیها، لیدیه
ایلام، اورارتو، ماننا، ماد، هخامنشی
امپراتوریها / شهرها
سومر: اوروک – اور – اریدو
کیش – لاگاش – نیپور – اکد
بابل – ایسین – اموری - کلدانی
آشور: آسور، نینوا، نوزی، نمرود
ایلامیان – شوش
هوریها – میتانی
کاسیها – اورارتو
گاهشماری
شاهان سومر
شاهان ایلام
شاهان آشور
شاهان بابل
شاهان ماد
شاهان هخامنشی
زبان
خط میخی
آرامی – هوری
سومری – اکدی
زبان مادی
ایلامی
اساطیر میانرودان
انوما الیش
گیل گمش – مردوخ
نیبیرو
بر اساس یک نظریه دیگر نام عیلام از یکی از نوههای نوح گرفته شدهاست. در تورات نام یکی از پسران سام، عیلام میباشد که بر اساس کتاب جاشر به منطقه خوزستان کنونی مهاجرت کرده و در آنجا تمدن تشکیل میدهد. یکی از پسران او دارای نام شوشان است که شهر شوش به نام او نامگذاری گردیدهاست.
نام دو استان در ایران امروز برگرفته از نام آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از واژه Ūvja آمده که از روی کتیبه نقش رستم و کتیبههای داریوش در تخت جمشید و شوش، به معنای ایلام بوده و بنا به گفته ایرج افشار در «نگاهی به خوزستان: مجموعهای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی منطقه» در یونانی Uxi تلفظ میشدهو اگر گفته ژول آپِر را بپذیریم در ایلامی Xus یا Khuz بودهاست. سِر هنری راولینسون نیز تلفظ پهلوی Ūvja را Hobui دانسته که ریشه نام اهواز و خوزستان است. این لفظ از حاجوستان و هبوجستان به دست آمده که در «مجمع التواریخ و القصص» (ابتدای قرن ششم هجری) در اشاره به خوزستان آمدهاست.
زبان ایلامی
مقاله اصلی: زبان ایلامی
زبان ایلامی با هیچیک از زبانهای سامی و هندواروپایی ارتباط نداشته و زبانی جدا و زبانی تکخانواده به شمار میآید. برخی از پژوهشگران این زبان را با زبان دراویدی در هند همخانواده میدانند.
زبانِ ایلامی، جایگاه خود را پس از ورود اقوام آریائی نیز نگه داشت و زبان دوم نوشتاری حکومتِ ایران در دورانِ هخامنشی بود در بیشتر سنگ نوشتههای عصرِ هخامنشی ترجمه ایلامی و بابلی (زبان بینالمللی آن روزگار) نوشتهها نیز آمدهاست.
ابن ندیم صاحب «الفهرست» در نقل قولی از ابن مقفع (عبدالله ابن المقفع) زبانهای ایرانی را «پهلوی، دری، خوزی، پارسی و سریانی» میشمارد که گواهیست بر حضور زبان ایلامی (خوزی) تا دورههای آغازین اسلامی.
نژاد
ایلامیان نه آریایی بودند و نه سامی. برخی از پژوهشگران ایلامیان را با دراویدیان هند همخانواده میدانند.
ایلامیان و سومریها
جام نقرهای زن ایلامیاشغال و غارت و خدای ویژه آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار ایلام شد و در پایان در ۲۱۱۵ ق. م در دوره فرمانروایی ریم سین دولت مشترک سومری – اکدی را به طرزی نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابههای تاریخ سر برآورد. مشیرالدوله پیرنیا در این باره مینویسد:
«دِمورگان و سایر نویسندگان فرانسوی بهاین عقیدهاند که غلبه عیلامیان بر سومریها و مردمان بنی سام نتایج تاریخی زیادی دربر داشته، توضیح اینکه ایلامیها بقدری با خشونت و بقسمی وحشیانه با ملل مغلوبه رفتار کردهاند، که آنها از ترس جان از مساکن و اوطان خود فرار کرده، هرکدام بطرفی رفتهاند. بنابراین عقیده دارند مردمی که در رأس خلیج پارس و بحرین سکنی داشتند، بطرف شامات رفته و شهرهای فینیقی را تأسیس کرده در تجارت و دریانوردی معروف شدند، گروهی که ربّ النوع آسور را پرستش میکردند، بطرف قسمت وسطای رود دجله و کوهستانهای مجاور آن رفته شالوده دولت آسور را نهادند. مهاجرت ابراهیم با طایفه خود به فلسطین و بالاخره هجوم هیکسوس هایِ سامی نژاد بمصر و تأسیس سلسلهای از فراعنه در آن مملکت نیز از نتائج غلبه ایلامیها بر ملل سامی نژاد بود. اما کینگ باین عقیدهاست، که غلبه ایلامیها در ممالک غربی دوام نیافته، زیرا ایلامیها، چون استعداد اداره کردن مملکتی را نداشتند و غلبه آنها بیشتر به تاخت و تاز شبیه بود، نتوانستند ممالک مسخره را حفظ کنند.»
قلمرو فرمانروایی ایلامیان
ایلام در اوج قدرت خود توانستهبود حتی بر بخشهای مهمی از میانرودان (بین النهرین) هم چیرگی یابد، اما محدوده قدرت مرکزی ایلام شامل سراسر سرزمین ایران نمیشدهاست. این پادشاهی اتحادی بوده که ایلها و طوایف منطقه را دربر میگرفته، اما چنین یکپارچگی میتواند به معنی امپراتوری نباشد. هرگاه ایلامیان قدرت داشتند، نقش مهمی در درگیریهای سیاسی میانرودان بازی کرده و حتی بر بخشهایی از آن سرزمین ولو در زمان کوتاهی فرمان راندهاند. آنها در حدود سال ۱۹۰۰ پیش ازمیلاد میانرودان را به تصرف خود درآوردند و حکومت سومری را برای همیشه از صحنه تاریخ بیرون کردند. اما بهطور کلی بیشتر زیر نفوذ و خراجگذار اقوام سامی و سومری میانرودان بودند.
پروفسور گیرشمن و بسیاری از تاریخدانان دیگر محل کنونی شهر مسجد سلیمان را پایتخت هخامنشیان میدانند.
آثار تمدنی ایلامیان که در انشان و در شوش یافته شده نشانی از تمدن شهری بزرگی در آن دوران بودهاست. تمدن ایلامیان از راه دریایی و بلوچستان با تمدن پیرامون رود سند در هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط میشدهاست.
به قدرت رسیدن ایلامیان و تشکیل حکومت ایلامی و پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان، مهمترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پیش از میلاد بود. از آن هنگام تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال آنچه از تاریخ سرزمین ایران میدانیم تنها از تاریخ سیاسی ایلام میباشد.
آثار بجا مانده
زیگورات چغازنبیل
این بنا که در ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت در استان خوزستان ایران، جنوب شرقی شهر باستانی شوش جای گرفتهاست. ساخت آن در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد و توسط اونتاش گال برای ستایش ایزد اینشوشیناک نگهبان شوش انجام شدهاست. این بنا در حمله آشور بانیپال به همراه تمدن عیلامی نابود شد و پس از آن زیر خاک از دیدهها ناپدید گردیده بود تا دوران کنونی که توسط رومن گریشمن ایلامشناس فرانسوی خاکبرداری گردید.
نابودی تمدن ایلام
در سال ۶۴۰ ق. م. آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور، عیلام را تصرف و مردم عیلام را کشتار و دولت عیلام را نابود کرد. تمدن دیرینه ایلام، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومریها، اَکَدیها، بابلیها و آشوریها از دشمن خود آشور شکست خورد و از صفحه روزگار ناپدید گردید. کتیبه آشور بانیپال در باره فتح و نابودی ایلام چنین میگوید:
تمام خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در مدت یک ماه و یک روز کشور ایلام را با همه پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از چارپایان و گوسپند، و نیز از نغمههای موسیقی بیبهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.
اشیای تاریخی بهجامانده از ایلامیان
از تمدن عیلام اشیاء و آثار متعددی به جا ماندهاست که در زیر به تعدادی از آنها اشاره شدهاست:
گلدان با موجود دو شاخ
تندیس نقرهای گاو نشسته
کلاهخود پرنده و سه پیکر
تابلو مراسم نیایش راهبههای آفتاب
تندیس ناپیرآسو (تندیس مفرغی متعلق به ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد و در موزه لوور نگهداری میشود.)
تندیس فاخته لاجوردی
سنگنگاره بز با دم ماهی
نقشبرجسته عیلامی در نقش رستم
سنگنگاره زن ایلامی و ندیمه
سنگنگاره یادبود اونتاش ناپیریشا
جام نقرهای زن ایلامی (مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد که در مرودشت کشف شده و در موزه ایران باستان نگهداری مشود.)
تندیس فلزی عیلامی، متعلق به ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد که در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشود.
تندیس شهر پیشرفته تندیس شهر قوی ئاماده کردنی ئاسو کرماشانی
//////////////////////////////////////////
شناخت بيشتر از لك و لكستان كه يكى از طوايف بزرك كوردستان به شمار مى آيد لَک نام طوایفی است ساکن در غرب ایران که به زبان لکی سخن میگویند. به دلیل نزدیکی زبانی و فرهنگی، برخی منابع لکها را شاخهای از کردها و برخی دیگر جزئی از لرها در نظر گرفتهاند.
لکها جنوبیترین گروه از طوایف کرد ایران هستند. و چون در آغاز پیدایی و تجمع خود حدودأ صد هزار خانه بودهاند، آنها را «لک»؛ یعنی، «صد هزار» نامیدند.مهمترین ایلات لک عبارتند از کاوشوند و زردلان ، جلالوند، عثمانوند،ایل مافی , ایل باجلان و ایل بیرانوند که در نواحی ایلام و کرمانشاه و لرستان ماوا داشتهاند. .
طوایف لک که در لرستان زندگی میکنند غیر از طوایف لر هستند. شاه عباس اوّل در دورهٔ صفویه لکها را به لرستان منتقل کرد و درآنجا سکونت داد و طایفهٔ «سلسله» که قبلاً در منطقهٔ ماهیدشت کرمانشاه ساکن بود و طایفهٔ «دلفان» در قرن سوم تیولی در شمال لرستان داشتهاند و طایفهٔ «باجلان» از منطقهٔ موصل آمدهاست. در دوره قاجار، به علت انتقام گیری از زندیه، بسیاری از طوایف لک، منقرض و به نقاط مختلف پراکنده شدهاند.
لکهای پیشکوه قویاً خود را لر میدانند و لکهای پشتکوه پیوندهای قوی فرهنگی هم با لرها و هم با کردها نشان میدهند. Anonby, Erik John, Kurdish or Luri? Laki’s disputed identity in the Luristan province.
برخی منابع لکی را در پیوستار تدریجی فارسی-لری-گورانی در میان لری و گورانی قرار داده ولی همانندیهای آن بیشتر به سمت لری میدانند. Anonby, Erik John, Kurdish or برخی زبانشناسان هم لکی را کاملاً در دستهٔ لری طبقهبندی کردهاند.
زینالعابدین شیروانی مؤلف سفرنامه بستانالسیاحه در سده ۱۹ میلادی لکها را جزئی از گروههای لر آوردهاست. در دوران معاصر نیز ح. ایزدپناه گردآورنده فرهنگ لغات لکی، لکها را لر میداند و کرد خواندن آنها را یک سوء تفاهم مینامد. از نظر او به این خاطر که در قدیم در منابع تاریخی واژه کرد در بسیاری موارد برای همه کوچنشینان و رمهگردان فلات ایران بکار میرفته، گاه لکها و لرها و دیگران را با نام کرد (کوچنشین) نامیدهاند.ز شچاعت این قوم زیاد نام برده شده در تاریخ ایران حتی در زمان نادر شاه هسته ی اصلی سپاه نادر را لک تشکیل می دادند ودر زمان جنگ جهانی اول توانستند مانع ورود سپاه روس به منطقه ی لرستان شوند وحتی سران لک ولر بودند که مانع دستیابی انگلیس به ثروت های ملی ایران شدند ودر زمان جنگ ایران وعراق رشادت های بسیاری نشان دادند حتی گفته شده قویترین سلاح به دست های ایران را داشته اند ودر زمان مشروطیت هم لک های کرماشناه به فرماندهی یار محمد کرمانشاهی نقش بزرگی ایفا کردند وبه قول جناب کسروی تاریخ مشروطه پنهان مانده است یار محمد خان یکی از سمبل های بزرگ مشروطه بوده واین قوم در قیام علیه حکومت پهلوی نقش به سزایی داشته اند که چندین مدت علیه حکومت پهلوی مقاومت کرده اند وحتی در روز اول ورود نیروهای رضا خان خیلی از فرماندهان رضا خان گیر افتاده ودر خرم آباد توسط ایل بیرانوند اعدام شدند ونیروهای رضا خان شکست خوردند ولی بعد از مدتی به علت خیانت اطرافیان وداشتن هواپیما توانستند لرستان را اشغال کنند واین ایل در زمان محمد رضاشاه هم هوشنگ اعظمی لرستانی مبارزه در کوههای لرستان داشته وحتی در نهضت جنگل هم لر ولک نقش بسزایی داشتند در تمام تاریخ هااز شجاعت این قوم نوشته شدودر زمان محمد خان قاجار چونکه با لک ها داغ دیرینه داشت تمام اسناد تاریخی آن ها را نابود کردو12000لک را کشتند ولی وطن پرستی قوم لک بر کسی پوشیده نیست . منابعی دیگر نیز گویش لکی را در شاخه زبانهای کردی از شاخه زبانهای ایرانیتبار غربی طبقه بندی میکنند. [۱۰] Kurdish language - Britannica Online Encyclopedia[۱۱]
محل تمركز لکها در غرب ايران
محتویات
۱ محل زندگی لکها در غرب ایران
۲ جستارهای وابسته
۳ پانویس
۴ پیوند به بیرون
محل زندگی لکها در غرب ایران
لکها در سرتاسر ایران پخش شدهاند، ولی در غرب ایران تمرکز بیشتری دارند.
با استقرار مملکت داری به شیوه نوین و تقسیم کشور به واحدهای سیاسی به نامهای ایالات، ولایات و آنگاه استانها، لکها نیز، بین چندین واحد کشوری تقسیم شدند. امروزه لکها در غرب ایران، عمدتا در استانهای لرستان، همدان، ایلام، کرمانشاه، کردستان، زنجان، و آذربایجان غربی، زندگی میکنند.
ایل چهاردولی در منطقه چهاردولی شهرستان شاهیندژ در جنوب آذربایجان غربی و شهرستان قروه در جنوب شرقی استان کردستان و شهرستان اسدآباد در غرب استان همدان ساکن هستند و با زبان لکی صحبت میکنند.
سکونتگاه اصلی لکها شرق و شمال و غرب لرستان، جنوب و غرب استان همدان، شرق استان کرمانشاه و شرق استان ایلام است. لکها بیشتر در شهرهای، الشتر، نورآباد، کوهدشت، هرسین، کنگاور، صحنه، شیروان، چرداول، درهشهر، آبدانان، تویسرکان، نهاوند، کرمانشاه و خرمآباد و همدان ساکنند. در غرب ایران لکها را پشتکوهی و فیلی نیز میخوانند. حوزه گسترش گویش لکی عبارت است از:
۱- بخش چغلوندی یا هرو در شرق لرستان. طایفه بیرانوندازطوایف لک هستند.
۲- شهرستان سلسله یا الشتر در شمال شرقی لرستان.
۳- شهرستان دلفان یا نورآباد در شمال غربی لرستان
۴- شهرستان کوهدشت در غرب لرستان، بخش کونانی با طایفههایی همچون ایتیوند، اولادقباد، آینن، آزادبخت، گراوند و شاهیوند، نورعلی.
۵- شرق استان کرمانشاه در مناطق کنگاور، صحنه و هرسین. اهالی هرسین و طوایف کاکاوند، بالاوند، جلالوند و عثمانوند که در مسیر مرز بین کردهای ایل کلهر و ایل زنگنه و لرستان واقع شدهاند به گویش لکی تکلم میکنند.
۶- شهرستانهای دره شهر وشیروان وچرداول آبدانان در جنوب شرقی استان ایلام.
۷- بخشهایی از طوایف لک در کرکوک و خانقین در کردستان عراق، سکونت دارند. در کردستان عراق تعداد گویشوران لک بیشتر از ایران است.
۸- بخشهایی از طوایف لک در کردستان ترکیه، سکونت دارند.
مردم لک در پی مهاجرتها در بیرون از لکستان (منطقه لکنشین زاگرس) نیز یافت میشوند. برای نمونه دهستان لکستان در در استان آذربایجان غربی و عدهای از ساکنان میانکاله و روستای زاغمرز از توابع بهشهر مازندران خود را لک میدانند. چهاردولیها نیز از لکها هستند و تیرههایی از لکها در استانهای قزوین و
خراسان ساکن هستند. منبع تاریخ مفصل کرمانشاهان>> ئاماده کردنی ئاسو کرماشانی
/////////////////////
(ایلام مهد تمدن خاور میانه و خاور دور ) برسی فرهنگ و آداب و رسوم
مجاورت : شمال: استان کرمانشاه جنوب: استان خوزستان شرق: استان لرستان غرب: کشور عراق
آب و هوا: مناطق میانی دارای آب و هوای معتدل، مناطق کوهستانی شمال و شمال شرقی دارای آب و هوای سردسیر با زمستانی طولانی، مناطق جلگه ای غرب و جنوب غربی دارای آب و هوای گرمسیری
وسعــــت: 19086 کیلومتر مربع
جمعـیــت:
تقسیمات: 7 شهرستان،17 شهر
شهرستانها: ایلام، مهران، شیروان و چرداول، دهلران، دره*شهر، ایوان و آبدانان
مرکـــــز : ایلام
استان ایلام با مساحتی حدود 19086 کیلومتر مربع در یک منطقه کوهستانی و مرتفع واقع شده است. این استان در غرب و جنوب غربی کشور در میان رشته کوه های کبیرکوه از سلسله جبال زاگرس قرار دارد و از شمال به کرمانشاه، از جنوب به خوزستان، از شرق به لرستان و از غرب به كشور عراق محدود شده است.
ایلام به لحاظ آب و هوایی دارای ویژگی های خاصی نسبت به دیگر مناطق کوردستان و ایران است است؛ به عبارت دیگر، فصول سال در ایلام چنان به هم آمیخته شده اند که نقاط گرمسیری و سرد سیری و معتدلش در آغوش هم بوده و از یکدیگر جدا نیستند. در حالی كه در مناطق شمالی استان هوا سرد و كوه ها سفیدپوشند؛ هوای گرم و طبیعت بكر و سرسبز مناطق جنوبی استان پذیرای گردشگران و مسافران طبیعت است. با توجه به اینکه تا سه دهه پیش در حدود 50 درصد مردم ایلام به صورت عشایری زندگی کرده و اکنون نیز بافت قابل توجهی از ترکیب جمعیتی ایلام به زندگی عشایری اختصاص دارد؛ زمینه های گسترش توریسم عشایری و روستایی به صورت بالقوه در استان مطرح است.
غار طبیعی مژاره، غار طبیعی خفاش، چشمه های آب گرم دهلران، مناظر طبیعی سراب آبدانان، تنگ بهرام چوبینه، آبشار ماربره و دره ییلاقی کلم بدره در دره شهر، طبیعت شیروان چرداول، تفرجگاه های جنگلی کنارسر مهران و شکارگاه شرازول ایوان و طبیعت کنار آن، دیگر جلوه ها و مناطق طبیعی استان ایلام هستند که نمونه های آنرا کمتر می توان در غرب کشور جستجو کرد. اگر تفرجگاه های جنگلی چغاسبز، مله پنجاو، خوران، تنگه دالاو، ابزا، چم گردلان، کبیرکوه و تجریان را هم به لیست جاذبه های طبیعی ایلام اضافه کنیم؛ آنگاه خواهیم دیدی که طبیعت هیچ چیز را از این استان دریغ نکرده است.
آثار تاریخی
از آثار تاریخی و باستانی استان ایلام می توان به تپه باستانی علی کش با قدمت 9000 ساله، آثار خرابه های شهر سیمره، غار کول کنی ماژین، آتشکده چهار طاقی، قلعه جهانگیر آباد، آثار قلعه تاریخی و آتشکده سام، 160 تپه و آثار باستانی هلیلان، آتشکده سه پا، غار طلسم؛ طاق شیرین و فرهاد، آتشکده سیاهکل و غیره اشاره کرد. اهمیت میراث فرهنگی ایلام که جزو جاذبه های اصلی توریستی ایلام محسوب می شوند، آنجا نمایان است که بدانیم از دوره تاریخی معاصر نیز آثاری در ایلام وجود دارند که جزء بناهای ثبت شده به شمار می آیند. قلعه والی واقع در شهر ایلام که بر روی تپه تاریخی چقا میرگ ساخته شده در نوع خود یکی از قلاع زیبای استان به شمار می آید. از دیگر آثار دوره معاصر می توان به سنگ نوشته تنگ قوچعلی اشاره کرد. این سنگ نوشته به ابعاد 120*60 سانتیمتر در عهد ناصری و به دستور حسین قلی خان والی بر دیواره سنگی به بلندای 20 متر پیرامون حفر نهر امیر آباد در سال 1305 به نگارش درآمده است.
ترانه های بومی :
مردم استان ایلام - برای شادی وشیون خود - ترانه هایی متناسب با آب و هوا - طبیعت - تاریخ وباورهای منطقه دارند - که سابقه ی بسیار دور ودرازی دارد . این ترانه ها - به جند بخش تقسیم می شوند که مهمترین آنها عبارتند از :
الف ) ترانه های غمگین : که آهنگی سوزناک دارند وموضوع آنها شکایت از روزگار - دوری یار - گله از معشوق و بد اقبالی است .
ب ) هوره : هوره یا کزه - آوازی اساطیری وبا سابقه است که از روزگاران بسیار دور - در میان مردمان دیار ایلام رایج بوده است .
شعر هوره را بیشتر چوپانان - شکارچیان وکوهنوردان می سرایند وموضوع آنها - عاشقی - دلاوری - غریبی - - زیبایی طبیعت ومعشوقه است . عده ای می گویند : هوره یادگار دوره ی ماد وعشایر منطقه ی زاگرس است وعده ای هم معتقدند که : سرودهای زرتشت با این آهنگ خوانده شده است . هر کدام از بخش هایس هوره را ده نگ می گویند ودر مقامهای مختلف خوانده می شود .
ج ) گورانی : گورانی آواز شادی است که بیشتر به همراه موسیقی خوانده می شود . موضوع شعر گورانی - بیشتر عاشقانه - اجتماعی وحماسی است .
د ) ساری خوانی : ساری - ترانه هایی لری است که با آهنگی سوزناک خوانده می شود برا ی خواندن ساری - بیشتر از کمانچه استفاده می کنند .
استان ايلام با فرهنگ و تمدن غنی و با پیشینه بیش از ۷ هزار سال بخشي از تمدن ايلام باستانی است كه در حدود 3000 سال ق.م به وجود آمد و تا سال 640 ق.م به حيات اجتماعي خود ادامه داد. ايلام در دوران طلايي خود از اقتدار خاصي برخوردار بود، اما در اين سال به دست آشور بانيپال (پادشاه آشور) به خاك و خون كشيده شد و منقرض گرديد.
در كتيبه سنگي گلگل ملكشاهي چنين آمده است: "خاك شهر شوشان و ماداكتو و شهرهاي ديگر را تماماً به آشور كشيدم و در مدت يك ماه و يك روز كشور ايلام را با تمامي عرض آن جاروب كردم. من اين مملكت را از عبور حشم و گوسفند و نغمات موسيقي بينصيب ساخته و به درندگان، مارها، جانوران كوير و غزال اجازه دادم كه آن را فرا گيرند".
در زمان ساسانيان ايلام جزء سرزمين پهله يعني استان بزرگي كه بعداً اعراب آن را جبال يا كوهستان ناميدند بوده؛ سرزميني كه پادشاهان اشكاني نخستين پادشاهي را از آنجا آغاز كردند. از شهرهاي مهم و مشهور دوره ساساني در ايلام امروزي شهر تاريخي "سيروان" واقع در شهرستان شيروان چرداول و شهر تاريخي "سيمره" واقع در شهرستان درهشهر اشاره كرد.
واليان ابوقداره در زمان حكومت اتابكان لر به مناسبت نام حسينقليخان والي ابوقداره به دهبالا (ايلام كنوني) حسينآباد گفتهاند.
در اين سرزمين آثار و تپههاي تاريخي فراواني از هزارههاي هفتم و هشتم قبل از ميلاد تا دوران قاجاريه وجود دارد و مهمترين دورهاي كه آثار آن بيشتر جلب توجه ميكند آثار و بناهاي دوره ساساني است كه اين دو حكايت از اهميت ويژه اين سرزمين در زمان امپراطوري بزرگ ساساني است.
دژ شيخ ماخو يكي از آثار دوره ساساني شهرستان دره شهر است كه بر یک بستر طبیعی و در یک تورفتگی غار مانند (ناودیس) و یا به اصطلاح اشگفت ساخته شده است. این بستر در ارتفاع 6 متری از کف رودخانه ایجاد شده است. سطح داخلی و طبیعی این اشگفت برابر 126 مترمربع است که از شیب 4 تا 6 درجه برخوردار است و شکل ظاهری سطح این پناهگاه به صورت یک نیم دایره کشیده شده است. این بستر در ارتفاع ۵ متری از کف رودخانه ایجاد شده است ، سطح داخلی و طبیعی این اشگفت برابر126 متر است. برای دسترسی به فضای داخل قلعه پلههایی ساخته شده که این مکان را فراهم نموده است، اما در حال حاضر به علت گذر زمان آثاری از آن مشاهده نمیشود و به کلی تخریب شدهاند.
ساختار این بنا تلفیقی از مصنوعات بشری و طبیعت است که توانسته مقابلهای تقریباً برابر در گذشت زمان با عوامل مخرب جوی داشته باشد. سازندگان بنا به خوبی دانستهاند که برای حفظ و بقاء آثار چه نوع مصالح و با چه شیوهای اجرا نمایند. نوع مصالح همگون با سایر قسمتها و عاملی در سالم ماندن دیوار بوده است و در آن از قلوه سنگهای نیمهدرشت رودخانهای استفاده شده است. ملات بکار رفته در ساخت این قلعه ملات گچ نیمکوب میباشد . کلیه اتصالها و پوشش سقف و قفل و بستهای این بنا از مصالح مصرفی در کل بنا بوده و هیچگونه مصالح دیگری از قبیل آجر و ... چه در پوشش سقف و چه در دیوار به کار نرفته است. پوشش سقف در این بنا از مصالح طاق سنگی است که بصورت ضربی اجراء شده است. در نمای داخل دیوار آثاری از چوب وجود دارد که وظیفه اتصال بین دیوار و صخرههای جانبی را داشته که عامل پایداری دیوار در گذر زمان نیز بوده است. نوع این چوبها از چوبهای بلوط منطقه بوده است. در ساختار این بنا از دو نوع تیرکش استفاده شده است یکی بصورت کنگرهها با مقطع مربع و دیگری در دیوار با مقطع ذوزنقه می باشد. اندود کاری این قلعه از نوع اندود گچی است که با استفاده از دست و در قابهای یکسان بر روی دیوار انجام شده است. این اندود در دوره های بعدی تجدید شده است که آثار آن مشاهده میشود.
تاسیسات جانبی بنا
در محدوده این اثر تاسیسات جانبی همدوره وجود ندارد، لیکن آثاری از یک آسیاب آبی متعلق به دوره صفویه درست در مقابل دژ دیده می شود. بنا تا حدود 65% تخریب شده است و مصالح آن از سنگ و گچ میباشد
سنگ نوشته تخت خان يا تخت خاتون بر سر راه ايلام به مهران در منطقه خوش آب و هواي بانروشان بر روي قطعه سنگي بزرگ نوشته شده است.
شكل سنگ نوشته يك متوازي الاضلاع در ابعاد 145×190 سانتيمتر بوده كه ابتدا آنرا حدود دو سانتيمتر به لحاظ فراهم نمودن يك سطح صاف و يكنواخت تراش داده و آنگاه با تراش دادن مجدد حروف و كلمات را برجسته نمودهاند.
خط كتيبه نستعليق، و متن آن خلاصه اي از شجره نامه واليان و شرح برخي از خدمات عمراني غلامرضا خان والي است كه در سال 1325 هـ.ق دستور نوشتن آنرا داد.
اين اثر در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است.
قسمتي از متن سنگ نوشته:
... بعد امر به ساختن قلعه حسين آباد كه مشهور به ده بالاست نمود و قلعه و حمام و باغ به معماريت حاج درويشعلي كرمانشاهي و حجاري رضاقلي و به خط مقرب الخاقان ميرزا عبدالحسين خان بيك رشنويي در سنه 1325 قمري به اتمام رسانيد. و در سنه 1319 قمري جناب مستطاب اجل اكرم افخم به القاب جليل صارم السلطنه ، سردار اشرف نايل گرديد و در سنه 1325 قمري در بدو جلوس سلطنت عادل محمد علي شاه به حكمراني صفحه طرحان برقرار و در همين تاريخ به حفر قنات سرداريه مشهور« مله بازان» به معماريت استاد حسين قضي باشي اصفهاني به اتمام و در همين تاريخ چنرشته آسمان آباد كه مشهور به اشرف آباد است به اتمام رسانيد
صنایع دستی در استان ایلام مقولهای است که اهمیت آن در سالهای اخیر به عنوان صنعتی درآمدزا و تأثیر گذار در رشد و توسعه اقتصادي بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. اين صنعت از جایگاه، سابقه طولانی و تنوع گستردهای برخوردار است. این نوع صنایع را می توان به صنایع دستی جامعه عشایری، صنایع دستی جامعه روستایی و صنایع دستی جامعه شهری تقسیم بندی کرد. صنایع دستی ایلام با گذشتهي تاریخی غنی و پرفراز و نشیب خود، قسمت عمدهي احتیاجات منطقه را تأمین كرده و مازاد آن به خارج استان صادر می شود، ولی با وجود توسعه صنعت در کشور، این صنعت در استان ایلام کماکان مانند قسمت های دیگر صنایع در استان تحول و توسعه پیدا نکرده و ضعیف تر هم شده است. علت اصلی این امر هم عدم حمایت مالی و نبود امکانات مالی پیشهوران است که انگیزهای برای فعال کردن اين بخش يا وجود ندارد و یا اینکه کم رنگ شده است. در صورت اهميت به اين بخش از شاخصهي توسعه و نگاه ویژه به آن شاهد رشد چشمگیر تولید گسترده صنایع دستی در استان بوده که در صورت حمایت های مالی و معنوی به توسعه پایدار استان کمک می کند.
فرهنگ ایلام
استان ایلام در سالهای اخیر به جهت ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی، استعداد مناسبی در رشد صنایع دستی از خود نشان داده است. اختراع هنر گلیم نقش برجسته از سوی یک بانوی ایلامی، مهمترین رویداد فرهنگی و صنعتی استان ایلام طی دو دههي گذشته است که نشان دهندهی مستعد بودن جوانان ایلامی در تولید و یا اختراع صنایع دستی جدید و معرفی آن به جهان است. گلیم نقش برجسته با برآورده کردن نیاز سلیقه امروز توانسته است به طور سریع جایگاه خود را در صنعت کشور پیدا کرده و نقش تعیین کننده ای در اقتصاد خانواده ها پیدا کند.
در اين مقاله برآن شدهايم كه به بررسی نقش گلیم نقش برجسته در برنامههاي توسعه استان اشاره، و با تحلیل مشکلات و موانع سر راه توسعه اين صنعت، به بیان راهکارهايي علمي و عملی در راه پیشرفت صنایع دستی استان بپردازیم. امید است با ارائه اين مقاله كه حاصل سالها تلاش عملی در اين راه است، بتوانیم صنعت تولید گلیم نقش برجسته را يك گام به جلو هدایت كنيم.
اگر بادیدی تیزبین و به دور از هرگونه تعصب و یا بدبینی به تاریخ کشورهای آسیا یونان و رم بویژه خاورمیانه بنگریم و تاریخ میهنمان ایران را با دیدی روشن و در عین حال موشکافانه و از دیدگاه همه اندیشمندان ایران شناس و باستان شناسان، سنگ نوشته ها و الواح بدست آمده از دل خاک و اسناد منعکس شده در تاریخ دیگر ملتها را مورد ارزیابی قرار بدهیم، خواهیم دید که هیچ یک از ملتهای باستان به اندازه ایران برای آموزش و پرورش اهمیت قائل نشده و در راه گسترش، توسعه و عمومی کردن آن از هر گونه تلاش و سرمایه گذاری دریغ نکرده اند. می توان گفت عنوان پیش آهنگ و پرتو افکن نور دانش در جهان باستان بودند. این ادعا مورد احترام و شگفتی دانشمندان ایران شناس جهان است و مورد تایید مورخانی همچون هرودت، گزنفون، استرابون و دهها مورخ دیکر که یادآوری همه آنها در این خلاصه نمی گنجد.
از آن زمان که انسان زندگی اجتماعی را آغاز کردو ایرانیان آریایی، فلات و پهنه ایران را برای زندگی برگزیدند، خانواده، طایفه، روستا، بخش، شهر و کشور بوجود آمد و تمدن شکل گرفت، به بیش از دهها قرن پیش ازمیلاد می رسد. در طی این دوران در پهنه ایران از ماوراءالنهر تا بین النهرین و از سوی دیگر تا حدود سند و پنجاب (هند) فرهنگ ها و تمدن های گوناگونی شکل گرفت. چه آنها که در باختر در همسایگی آشوریان و بابلیان بودند، و چه آنها که در خاور و در همسایگی سکاها و ماساژتها بودند و جه آنها که در سیلک کاشان سفالگری و ذوب فلزات را آغاز و تجربه کردند، هر کدام از آنها در دوران مختلف تمدن، مشعلی فروزان از تجربه و دانش و آ»وزش را فرا راه بشریت قرار دادند و هر یک از آنها در حد توان و مرتبه خود گامی در راه پیشبرد فرهنگ و تمدن بشر برداشتند.
گروهی از پژوهشگران بر این باورند که آموزش با دین و مذهب آغاز شد، ولی اگر ما ادیان الهی را برای این منظور مورد توجه قرار بدهیم خواهیم دید که پیش از آن نیز آموزش و پرورش وجود داشته است. اگر دوران سلسله ماد را در نظر بگیریم چگونه می توان پذیرفت ملتی که فاتح نینوا و عامل اساسی نابودی و برچیده شدن سلسله قدرتمند، خونخوار و ویرانگر آشور بوده، آموزش و پرورش نداشته باشد چون عقل آن را نمی پذیرد، زیرا لشکرکشی و فاتح شدن، مدیریت و فرماندهی می خواهد، مدیریت و فرماندهی وقتی موفق است که با علم حساب و کتاب آشنا و همگام باشد، تعداد نفرات، تعداد اسب و سایر احشام را بداند، آنچه را بدست می آورد و آنچه را از دست می دهد اعم از نیروی انسانی و عوامل مادی و اقتصادی به معیار زمان و زبان و فرهنگ خود بداند و حساب آن را داشته باشد. از سوی دیگر بتواند توان دشمن را ارزیابی کند، و راههای رسیدن به هدف را بسنجد و به دیگران آموزش دهد تا آن را به کار گیدند، پس به خوبی متوجه می شویم که هر یک از نکات گفته شده آموزش ویژه خود را می طلبد و گسترش دادن آن نیز پرورش دادن آن محسوب می گردد. بنا براین به خوبی روشن است که در زمان دولت ماد و ایلام یعنی هشت قرن پیش ازمیلاد آموزش و پرورش در ایران وجود داشته و اگر زمان برجای نمانده که امروز به روشنی درباره آنها داوری کنیم عوامل متعددی موجب کمبود اسناد گردیده که عبارتند از:
1- کمبود افراد باسواد برای نگارش
2- ناآگاه بودن به ارزش و نگهداری اسناد و مدارک
3- هجوم اقوام وحشی و نابودی اسناد و مدارک و همچنین بلایای طبیعی و عوامل جوی و ...
با درنظر گرفتن عوامل تخریب ذکر شده باز هم مدارک آنقدر هست که روشنگر حقیقت باشد. آنچه را که امروز بدانها متکی هستیم، اسناد بدست آمده از حفاریهای باستانشناسی و نوشته های به جای مانده از همسیگان و آثار بدست آمده از حفاریهای آشور و بابل و شوش و هفت تپه خوزستان، سیلک کاشان، تخت جمشید، پاسارگاد و دهها نقطه دیگر. پروفسور "ادوارد براون" قدمت آثار بدست آمده از شوش را 20 هزار سال می داند و معتقد است اگر حفاری علمی ادامه یابد بدون شک با تمدنی با قدمت بیشتر روبرو خواهیم شد. این یک اصل پذیرفته شده است، تمدنی بوجود نمی آید مگر با آموزش و پرورش در آن منطقه و یا در آن کشور و یا درباره آموزش و پرورش پیش از عهد اوستا در ایران، به همت و پشتکار پژوهشگران فرزانه و دانشمندان ایرانشناس و ایلام شناس از آن جمله جرج جی کامرون" ودانشمند پرتوان "هیتس" با انتشار کتاب "دنیای گمشده ایلام" ترجمه فیروزه فیروزنیا پرده زرین دیگری به روشنی خورشید در معرض دید و داوری ایران دوستان قرار دارد و این بخش از ایران که دارای تمدنی کهن وریشه دار از 2900 پیش از میلاد را به مردم معرفی کرد.تعدادی لوح بدست آمده از شوش به خط تصویری مربوط به 2900 پیش ازمیلاد که نوشته آنها ثبت معاملات و امور تجاری و حسابهای مربوط به آنها را روشن می سازد. پس در آن زمان سازمان آموزشی منظمی وجود داشته که بتواند حسابدار و دفتردار را آموزش داده و به جامعه تحویل دهد و در مورد موسیقی باید گفت طبق اسناد بدست آمده، عبادت مردم ایلام با موسیقی همراه بوده است. انواع مهر و لوح بدست آمده از شوش مؤید پیشرفت بوده و در سال 2250 پیش ازمیلاد در زمان پادشاهی «کوتیک اینشوشیناک» گروهی از نوازندگان در استخدام دولت بوده و کار آنها ترنم موسیقی از بامداد تا شامگاهان در برابر معبدی بوده که مردم برای نیایش به آنجا می رفتند.بنابراین وقتی موسیقی در این حد پیشرفته وجود داشته مسلم است که، آموزش و پرورش در ایلام از مرتبه بالایی برخوردار بوده است.
به نوشته والتر هیتس در یک سند بدست آمده از شوش مربوط به زمان پادشاهی «اینداتواینشوشیناک» در سال 1925 پیش ازمیلاد، که در حال انتخاب نخست وزیر او را در مهر نشان می دهد. این سند گرانبهای به دست آمده بیانگر دو حقیقت است: یکی دموکراسی ایلامی و دیگری در گسترش آموزش و پرورش در این بخش از فلات ایران بوده است که در نوع خود بی نظیر است صدر اعظم و یا نخست وزیر را به نوشته اکادی (به ایلامی) «ته پیر» نامیده می شود که یکی از وظایف او قضاوت و دیگری رییس مرکز اسناد یا «مکتب کاتبان» بوده است که در این مرکز کارگزاران بلند مرتبه آینده به فراگیری و آموزش نوشتار مشغول بودند، و از نظر اهمیت این مرکز زیر نظر مستقیم نخست وزیر بوده است. پس ایلامیان را می شود نخستین معلمان و آموزش دهندگان تاریخ باستان دانست.
غذاهای محلی استان ایلام
• تَُرخينَه : به دو طريق و مزه و طعم مختلف تهيه ميشود . كه انواع آن دوئينَه و شُمينه است .
طرز تهيه : ابتدا سبزي از نوع شَلََم را كه مخصوص تهيه اين غذا است به قطعات بسيار ريز و ريشه آن را خرد كرده و به همراه گوجه فرنگي رسيده و رنده شده كه بهتر است از نوع گوجه محلي باشد و آب انار با هم مخلوط كرده مقداري سبزيجات معطر از قبيل ترخن ، تعناع ، و ... و همچنين پياز و فلفل و زردچوبه و مايه خمير را به آن اضافه كرده و به مدت چهار روز مايه تهيه شده را دور از آفتاب قرار داده و سپس گندم خرد
شده را به آن اضافه كرده به صورت خمير درآمده و تا تقريباٌ پنج روز ديگر نيز رسيده ميشود و همه مايه به خورد گندم ميرود و ماده خوشبو و خوش طعم تهيه ميشود سپس پينُه ( پونه ) كوهي را روي سطح پاكي در محل سربسته اي پهن كرده و ماده آماده شده را به شكل و قطعات مختلف روي آن قرار داده تا خوب خشك شود البته بنا به ذائقه افراد عده اي ماده را به شكل خمير مربوط را در يخچال نگهداري مي كنند .....
اين غذا معمولاً در فصل سرما پخت ميشود و با توجه به مواد متشكله آن حاوي ارزش غذايي بسيار بوده و غذاي مناسب جهت سرما خودگي ميباشد .در ضمن تقريباً يكماه قبل از شروع فصل سرما ماده آن آماده ميشود و در هنگام پخت مدت زمان كمي را مي طلبد تا آماده شود . به اين طريق كه چند دانه خشك شده از ترخينُه را داخل ماش پخته شده و پوست كنده شده به همراه آب جوش به مدت 20 دقيقه جوشانده و سپس پياز داغ كرده و ميل ميكنند . البته بنا به ذائقه افراد ميتوان بدون ماش هم آن را پخت كرد .
نوع دوم : تهيه ترخينُه دوئينَه است كه بسار ترش مزه بوده و فقط حاوي دوغ و گندم پوست كنده شده ميباشد و مقداري سبزيجات معطر و نمك و فلفل به آن اضافه كرده و تقريباً به مدت 7 روز آماده ميشود.
• شِلََه اََميري : اين غذا معمولاً در فصل سرما استفاده ميشود و به جهت طعم گرم آن در رفع سرماخوردگي مناسب ميباشد . طرز تهيه آن به اين صورت است كه ابتدا ماش را در آب جوش پخته و پوسته آنرا كه معمولاً به هنگام پخت جدا ميشود درآورده و با مقداري برنج محلي ( عنبربو) پخته ، برخي برخي بنا به ذائقه چند دانه پياز ريز پوست كنده را بدون اينكه خرد كنند داخل آن ريخته و مي پزند و سپس با مقداري روغن ، نمك و فلفل و پياز داغ كرده و ميل ميكنند .
• باباياري ( عَدَ ساو ) : عدس به مقدار لازم را به همراه آب جوشانده به طوري كه مقدار كمي آب داخل آن بماند سپس پياز داغ و مقداري آرد بو داده شده را به آن اضافه كرده و ميل ميكنند .
• پِِِِِرشِگَه: خمير سفتي را شامل آرد و آب تهيه و جلوي آفتاب قرار ميدهند . سپس آنرا با حركات انگشت ورز ميدهند و پرز ، پرز ميكنند . سپس داخل ماش پخته و مقداري برنج ريخته تا پخته شود . سپس پياز داغ و ادويه جات ، نمك و فلفل را به آن اضافه كرده ميل ميكنند . اين غذا معمولاً در فصل سرما مصرف مي شود .
• آو گوشت باميَه : غذايي متنوع و سرشار از ويتامين كه با گوشت گوسفندي ، باميه ، و آب گوجه فرنگي تهيه ميشود .
• قَلَه ماسُوا : كله پاچه گوسفند يا بزغاله را خوب پخته مقداري به آن اضافه كرده و كشك ساييده شده يا دوغ آماده را داخل آن ريخته پياز داغ و پونه كوهي يا نعناع را به پياز داغ اضافه كرده و ميل ميكنند .
• ماسوا : دوغ يا كشك ساييده شده را به همراه مقداري برنج محلي ( عنبربو ) پخت ميكنند سپس پياز داغ و پونه كوهي را به آن اضافه ميكنند . اين غذا براي كساني كه ناراحتي گوارشي داشته باشند مفيد است .
• سختي : يكعدد سيرابي گوسفند را انتخاب كرده و در ظرفي گذاشته با مقداري آب جوش به مدت 20 دقيقه جوشانده تا نرم شود سپس برنج و لپه و گوشت چرخ كرده ، در صورت تمايل با سبزيجات معطر را داخل آن ريخته و پارگي آن را دوخت كرده تا مواد داخل آن به بيرون ريخته نشود روي حرارت ملايم قرار داده تا دم بكشد .
• كِفتَه سيرابي : سيرابي را چرخ كرده به همراه پياز رنده شده ، مقداري آرد ، ادويه جات ، نمك و گياهان معطر كوهي از جمله اَزًبووُ ( آويشن ) ، پينُه ( پونه ) ، ترخن ، نعناع را به آن اضافه كرده ورز داده ميشود و سپس داخل روغن داغ روي شعله قرار داده تا دو طرف آن سرخ شود .
• مَكَش ( زِلِگَه ) : برنج خوش طعم و خوش بوي محلي را آماده كرده سپس آنرا شسته داخل پياز داغ و مقداري زردچوبه روي شعله با حرارت ملايم قرار داده ، چند عدد پياز را بدون اينكه خرد كنند داخل آن ريخته و ميگذارند تا دم بكشد معمولاً از روغن محلي ( دان ) براي تهيه اين غذا استفاده ميشود .
اگر چنانچه بخواهيم مكش را با آب بيشتري پخت كنيم برنجي نرم تهيه ميشود كه به " زلگه " گفته ميشود .
• جِگِروَز : جگر تازه را خود كرده و به سيخ كشيده سپس پيه نازكي كه در اطراف شكمبه گوسفند قرار دارد بدون اينكه خرد شود به صورت لايه اي نازك و توري روي سيخ ها كشيده و با حرارت ملايم زغال كباب كرده و صرف ميكنند منبع ایلام درعهد عتیغ ایلام در دوره قاجاریه.ئاماده کردنی ئاسو کرماشانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر